دانلود رمان قدیسه‌ی ناپاک (دو جلد کامل) از کوثر شاهینی فر کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، انتقامی، هیجانی
تعداد صفحات: ۱۱۰۰
خلاصه رمان:
ساقی همسر دوم خان دهکده‌ای دور افتاده به سنگسار محکوم می‌شود؛ محکوم به خیانتی که یادش نمی‌آید. سردار مردی که خواهان انتقام از این خیانت است و تا مرگ ساقی پیش می‌رود. از طرفی برادر هووی ساقی، او را دوست دارد. مابین این دردسرهای ریز و درشت، ساقی عاشق می‌شود.
قسمتی از رمان قدیسه‌ی ناپاک :
از پشت پنجره به آسمون نگاه میکنم… گوشی که بردیا برام آورده توی دستم مونده…
گفته بود تنها شماره ی ذخیره شده داخلش برای سرداره و هر وقت که دلم خواست بهش زنگ بزنم اما زنگ نمیزنم…
تا وقتی که توی دستم می لرزه. نگاه میکنم… اسمی که روی صفحه خاموش روشن میشه اسم سرداره!
آب دهنم رو قورت میدم تا بغضم بره پایین و نمیره.. تماس رو وصل میکنم و بیخ گوشم میذارم…
با کمی مکث میشنوم که میگه: عیدت مبارک!.. جوابش رو نمیدم… دلخورم…
حسادت میکنم به مونا… به گلرو… به اینکه اولین روز عید کنار آدمایی هستن که دوسشون دارن… کنار شریکای زندگیشون…
بازم میشنوم: دلم برات تنگ شده..!
-دروغگو !…
_این تنها حرفه راستیه که شنیدی!…
بینیم رو بالا میکشم و میگم: نشنیدم بگی دوستت دارم !…
-دوست داشتن نیست… دوز بالاترش رو چی میگن؟.. ساكتم…
گوش میکنم فقط حس میکنم لبخند داره و تهش میگه: بلد نیستم عشق و عاشقی !
-همینجوری خوبی!…
-میدونم نرمال نیست… خواسته ی زیادیه… ولی تا همیشه بمون کنارم !…
_دلشوره میگیرم… بغض کرده میگم: اینا چیه میگی روز اوله عیدی؟ روز اوله بهار.. رفتی کارخونه و میای دیگه.. ها؟..
نفس عمیقی میکشه و میگه: قرار نبود دوستت داشته باشم.
-میدونم… میدونم به خدا سختت بوده حتما که من بخوام با کسی باشم … ولى … ولي عجيبه …
