دانلود رمان من و روزهای بی تو بودن از کیوان عزیزی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۳۳۸۸
خلاصه رمان:
زیرتیغ آفتاب سوزان اَمرداد( مردادماه)، درد و دل کنان راه چشمه را درپیش گرفتند، یانار بخاطر سپیدار اندوه ناک و غمگین بود برای آنکه بیش از این خودخوری نکند، رو به سپیدار گفت: کاریه که شده باید حواست رو تو اون عمارت نفرین شده جمع کنی، به هیچکس اعتماد نکن سالارخان هرچی نباشه دیگه شوهرته و باید فقط به اون اعتماد داشته باشی، دم پرِ، گل بانو خانم هم نباش اینطورکه شنیدم خیلی خطرناکه…
قسمتی از رمان من و روزهای بی تو بودن:
در مسیر بازگشت به خانه، سالار خان مدام برایش از فواید طی مدارج عالیه و مزایای تحصیل دخترها صحبت می کرد.
امیدوار بود نتیجه ی امتحان طوری باشد تا یانار بتواند در مدرسه ابتدایی مزیدی که بهترین مدرسه سطح بالای شهر و معلمانش جزو بهترین ها هستند، ثبت نام کند.
وقتی به خانه رسیدند، یانار خسته بود و سردرد داشت.
از صبح چند بار متوالی امتحان دادن خسته اش کرده بود،
طوریکه در برابر سوالات بی پایان سپیدار حوصله از خود نشان نداد و برای استراحت یکراست به اتاق همایون رفت که فعلاً اجازه ی استفاده کردن از آن را داشت.
وضعیت اتاق بقدری آشفته و نابسامان بود که احساس راحتی نمی کرد،
خصوصاً اینکه شنیده بود همایون روی اتاقش تعصب دارد و مطمئناً از حضور یانار در آن رضایت ندارد.
نیم ساعتی خوابید صدای سپیدار که برای ناهار صدایش میزد باعث شد بیدار شود.
با اینکه هنوز هم خستگی داشت ولی حالش از قبل بهتر بود.
کش و قوسی به خود داد و برخاست در اتاق را باز کرد.
سپیدار با لبخند او را برای ناهار دعوت کرد…