دانلود رمان دردانگ از اسماء کرمی پور کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۱۸۶۶
خلاصه رمان:
ماهِل دختری اهل سیستان و بلوچستان (که توسط یه گاندو یکی از دستاش رو از مچ از دست داده) توی خانواده ای به دنیا اومده و بزرگ شده که چند همسری برای مردان مشکلی نیست… ماهل با نریمان (مردی که همسرش رو طلاق داده و یه دختر داره) یک مجموعه حیوانات رو توی شهر خودش بنا کرده و اداره میکنه… به تازگی دکتری به اسم بالاچ ریگی به منطقه اومده که به بهونه ترمیم دست مصنوعی ماهل، قصد نزدیکی به او روداره… از طرفی دیگه جدگال پسر فعال و باهوشیه که برای بهتر شدن مجموعه، به تازگی استخدام شده و…
قسمتی از رمان دردانگ :
خسته و درب و داغان ماشینم را کنار کوچه در جای همیشگی اش پارک میکنم در نبود آرزو، مسئولیت هایش بر گردن خودم است.
ده روز گذشته و حالا کاملا نعمت حضورش را درک میکنم.
به محض پیاده شدن صدای ولوله و همهمهی عجیبی میشنوم.
چند تایی از همسایه ها از لای در و پنجرهی خانه هایشان در حال سرک کشیدن هستند و با دیدن من در جواب سلامم، سریع داخل میروند.
گوش تیز میکنم و نگاهی دور کوچه میاندازم تا تشخیص بدهم صدا از کجاست.
نگاهم از دور کوچه برمیگردد و روی درب خانهی خودمان میخ میشود.
چند قدم جلوتر میروم و کلید به دست، پشت در وا میمانم این که صدای ملاحت است.
با صدای کودکانه اش التماس میکند: بابا تو رو خدا، تو رو خدااا… من نمیخوام.
ميان التماس های ملاحت، صدای فریادهای سعید را میشنوم غلط کردی که نمیخوای تو روی من وایمیسی؟
زبون در آوردی بی حیا؟ و صدای خواهش و تمناهای چند زن که بدون شک محبوبه و ملیحه هم جزوشان هستند …