خلاصه کتاب
درناز، بدلیل جدایی و ازدواج مجدد پدر و مادرش تنها زندگی میکند، او که در مدرسه تدریس میکند برای نزدیکی به محل تدریسش به شهرکی که مدرسه در آن واقع بود نقل مکان میکند، در همان ابتدا منوچهر جوان نا اهلِ محله برای او دردسرهای به وجود می آورد و با مزاحمت های وقت و بیوقت خود آرامش را از درناز میرباید ...