دانلود رمان قاموس از زهرا ارجمندنیا کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۸۹۸
خلاصه رمان:
آتاش تو زمان دانشجوییش عاشق یکی از هم دانشگاهیاش میشه اتاش خانواده مذهبی داره ولی دختره ک اسمش دریاس آزاده و خانواده آزادی داره اینا یه مدت باهمن اتفاقی واسه برادرزاده اتاش میفته برادرزادشم عاشق بوده ولی پدر اتاش اذیتشون می‌کنه تا اینکه برادرزاده و عشقش بهم می‌رسن ولی تصادف می‌کنن هم برادرزاده و هم شوهرش می‌میرن اتاش می‌ترسه ب دریا میگه از اول دوستت نداشتم و اینا از خودش می‌رونتش حالا چند سال گذشته دریا ازدواج کرده و طلاق گرفته و کلی سختی کشیده اتاشم معلم یه روستا شده و…
قسمتی از رمان قاموس :
از خواب پریده بودم با یه کابوس از گذشته… با یه عرق سرد روی تنم و نفس هایی که راه خودشون و گم کرده بودند.
طول کشیده بود خودم رو پیدا کنم و بعد، فقط دراز کش زل زده بودم به سقف، برای چه زمانی؟ خودم هم نمی‌دونستم.
فقط داشتم به طرز خودآزارانه ای گذشته رو مرور می‌کردم و هربار از خودم می پرسیدم، از کجا و کدوم روز همه چیز تغییر کرد که من نفهمیده بودم.
-دریاجان!
ضربه ای که به در خورد همراه صدای مهتاب به حالت نیمخیز در اومدم و دستی به چشم هام کشیدم.
-بیا تو مهتاب جون.
صدام گرفته بود، پر از ردپای خواب و خستگی و بی قراری وقتی وارد شد،
تمام توانم رو به کار گرفتم تا لبخند بزنم و اون هم با اون صورت همیشه روشن و مهربانش، بهم نزدیک شد!
-ساعت خواب مامان جان!
کامل نشستم، دنبال کش موهام چشم چرخوندم و با پیدا کردنش همه‌ی اون آشفتگی رو یک جا جمع کردم پشت سرم.
مهتاب نشست روی صندلی و خیره به صورت من که قطعا خوب به نظر می‌رسید لب زد …
