دانلود رمان تریاق از هانی زند کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات: 2061
خلاصه رمان:
کسری فخار یه تاجر سرشناس و موفقه با یه لقب خاص که توی تموم شهر بهش معروفه! عالیجناب! شاهزادهای که هیچکس و بالاتر از خودش نمیدونه! اون بی رقیب تو کار و تجارته و سرد و مرموز توی روابط شخصیش! بودن با این مرد جدی و بیرقیب قوانین خاص خودشو داره و تاحالا هیچ زنی بیشتر از یکی دو شب شریک زندگی و سقف خونهش نبوده! عالیجناب حتی توی انتخاب شریک
قسمتی از رمان تریاق:
کودکی هایمان، حتی قبلتر از آن، روزی که عاقبت بسته های جاسازی شده در جان مادرم، جانش را بگیرد؛
همسایه بودیم و پدرانمان پایه بساط یکدیگر بودند. عاقبت هم پدر او پای همان منقل تمام کرده و پدر من، با طناب دار دور گردنش، جان کنده بود.
وای که بدبختی، پیشانی نوشت من بود و ته نداشت. با تکان های دستی روی بازویم، هشیار شدم. کی خوابم برده بود؟
پاشو، پرنسس. آخر خطه … احمقانه پرسیدم : مگه رسیدیم؟ رسیدیم خونه؟
صدای خنده اش را آزاد کرد و دستم را کشید تا سر پا بایستم
آره، بابا… رسیدیم خونه… خلبان هی اعلام کرد، مسافران محترم، درحال فرود هستیم؛ تو خواب بودی نشنیدی.
الان هم غمت نباشه؛ وسط لاس وگاسیم.
جون من، لب استخر آب پرتقال میگیرم برات … یه کم تحمل کنی میریم خونه پاپا
پشت سر آخرین مسافر، پله ها را پایین رفتیم و خیره به جمعیتی که از اتوبوس دور میشدند، باز پرسیدم :
اینهمه آدم از این اتوبوس رفت پایین؟ اینا کی سوار شدن، اسی؟