دانلود رمان نامشروع از غزل ریاحی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه اجتماعی، انتقامی
تعداد صفحات: ۱۲۸۲
خلاصه رمان:
نامشروع روایت زندگی جانان است. جانانی که در مهمانی یکی از دوستانش توسط فردی ناشناس مورد دست درازی قرار میگیرد و این در حالیست که فقط چند هفته به عروسیش مانده است. زمانی همه چیز خراب میشود که متوجه بارداریش میشود و این تازه اغاز ماجراست …
قسمتی از رمان نامشروع :
کلافه از سکوت بی پایان پری، چشم از جاده میگیرم و خیره اش میشوم.
چانه اش را بند دستش کرده و با لبانی اویزان چشم به بیرون از پنجرهی ماشین دیاکو دوخته.
تارهای فرفری طلایی رنگش به طرز زیبایی بر پیشانی اش سایه انداخته اند.
سنگینی نگاهم را که حس میکند، خیره ام میشود و لبخندی کوچک بر لب میاورد.
به سکوتش عادت ندارم… سکوتی که حاصل بحثش با کسری است ان هم بر سره حرف های مادرش …
کسری هم که انگاری به این خاموشی عادت ندارد، برمیگردد و خیرهی پری میشود که پشت صندلی اش جای گرفته…
اما پری لجوج و بی توجه به نگاه دلبندش پلک برهم میگذارد و سر به پشتی صندلی تکیه میدهد.
کسری کلافه نیم نگاهی به من میاندازد که تنها سری کج میکنم.
پری دختری بسیار دل نازک است و حالا انگاری بدجور دل چرکین شده.
به قهوه خانهی عمو نصرت که میرسیم، دیاکو ماشین را گوشه ای نگه میدارد و همگی بسوی پاتوقمان میرویم.
باد نسبتا سردی میوزد و برگ های زرد و نارنجی را در هوا میرقصاند.
لبخنده کوچکی گوشهی لبم جان میگیرد. پاییز همیشه برایم حال و هوای دیگری دارد.
نیم نگاهی به پری و کسری میاندازم.
کسری ریز ریز بیخ گوش پری حرف میزند و یقینا در تلاش است که دل کوچک و ناراحتش را به دست آورد.
همگی در یکی از الاچیق های حیاط برگ ریزان قهوه خانه جای میگیریم.
پری کنارم مینشیند و سر بر شانه میگذارد. اینبار برخلاف همیشه قهوه خانه خلوت است و انگاری سرمای هوا کاره خودش را کرده…