دانلود رمان طهران_۵۵ از مینا شوکتی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، معمایی، اجتماعی
تعداد صفحات: ۲۸۰۰
خلاصه رمان:
در مورد نوا دختری جسور و عکاسه که توی گذشته شکست بدی خورده، اما همچنان به زندگیش ادامه داده و حالا قوی شده، نوا برای نمایشگاهه عکاسیش میخواد از زن های قوی جامعه که برخلاف عرف مکانیک شدن عکس بگیره، توی این بین با امیریل احمری و خانواده ی احمری آشنا میشه که هنوز هم روش های سنتی توی همه چیز دارن و پدربزرگش، خلیل، رازی پیش جهانگیر احمری داره که نوا رو کنجکاو کرده…
قسمتی از رمان طهران_۵۵ :
شام را که خوردند پسرها کمک کردند تا سفره از حیاط جمع شود.
حرکتشان برای نوا جالب بود. طوری که اولش تعجب کرد به وجناتشان که هیچ جوره نمیخورد اهل این داستان ها باشند.
اما انگار زیر آن پوسته ی نمایشی تربیت قابل قبولی خوابیده بود که کم کم رو میشد.
دخترها هم مادرهای خانواده را مرخص کردند تا خودشان همه جا را مرتب و آنها کمی استراحت کنند.
نوا هم کنارشان مشغول جمع و جور کردن آشپزخانه شد.
خیالش از تنها نماندن خلیل راحت شده بود و فقط یک ساعت دیگر فرصت بیرون ماندن داشت و باید از همان هم نهایت استفاده را میبرد.
نگاهی به دخترها انداخت؛ هر کدام کاری انجام میدادند؛
مهرناز سرگرم پاک کردن ظروف بود و یاسمن مسئول چیدنشان در ماشین ظرف شویی.
ساحل بهم ریختگی ها را که سر و سامان می داد و یمنا آن اطراف الکی می چرخید مثلا بگوید من هم کار میکنم.
خودش هم مسئولیت خالی کردن ترشی و سبزی ها را بر عهده گرفته بود و همزمان در ذهنش داشت به جملاتی که می خواست روی زبان بیاورد فکر می کرد.
کارش که تمام شد به سمت بقیه چرخید. گلویش را صاف کرد و گفت: راستی بچه ها، می خواستم در مورد موضوعی باهاتون مشورت کنم …