ناول تایم
ناول تایم، دانلود رمان های پرطرفدار عاشقانه و جذاب بصورت رایگان ایرانی و خارجی جدید همراه با دانلود رایگان PDF بهترین رمان های آنلاین بدون سانسور در سایت ناول تایم.

متن کامل رمان به من بگو بابا اثر Jade West دانلود فایل PDF (با لینک مستقیم) – ویرایش جدید و بهبود یافته + مخصوص موبایل)

لین یه دختر تنهاست، واقعاً تنها! هرگز پدری نداشته و مادرش، با وجود دوست پسرهاش وقت زیادی نداشت که براش مادری کنه و از همه بدتر، بهترین دوستش یه عوضی تمام عیاره. با وجود همه‌ی اینا شب تولد هجده سالگیش داشت تبدیل می‌شد به بدترین شب زندگیش؛ بارون شدیدی می‌اومد، لین سرگردون کوچه و خیابون شده بود و درحالی که داشت کم کم ناامید می‌شد، ناگهان، فرشته‌ی نجاتش سر می‌رسه. مردی که لین رو نه فقط از دست یه معتاد ولگرد، بلکه از تمام مصیبت‌های زندگیش نجات میده …

پرده ای از رمان من بگو بابا

ژاکتم رو دور خودم می‌کشم و زنگ خونه رو می‌زنم. بوی نرم کننده با اسانس اسطوخدوس به مشامم می‌رسه. من عاشق این بو هستم. مامان کلی آن کسیه که درو باز می‌کنه. بازومو میگیره و منو به داخل دعوت می‌کنه و در همین حال کلی آن رو که طبقه‌ی بالاست صدا می‌کند. بهم میگه: برو بالا اون هنوز توی گودالشه. -ممنونم خانوم دین» سرزنش وار نگاهم می‌کنه: مری، چند بار بگم که منو مری صدا کنی؟ لبخندش مهربونه و آمیخته با حس ترحمی که همیشه با من بوده. منم بهش لبخند می‌زنم و راهم رو به سمت پله‌ها در پیش می‌گیرم. در اتاق کلی آن سفت بسته شده زحمت در زدن به خودم نمیدم و وارد میشم. رد لباس چرک‌ها رو

دنبال می‌کنم تا به تختش می‌رسم. کلی آن؟ اون ناله‌ای می‌کنه غلت می‌زنه و چشم‌های خواب آلودش رو به من می‌دوزه. -کلی آن، منم. -لین؟ اینجا چکار می‌کنی؟ ساعت چنده؟ برای پیدا کردن موبایلش روی میز کنار تختش دست می‌کشه، ساعت رو چک می‌کنه و بازم ناله. -هنوز حتی ظهرم نشده. ضربه‌ی محکمی بهش می‌زنم. -کلیدامو بده. و همه‌ی ترس‌های شب گذشته دوباره بهم هجوم میاره. -موبایلم و همین طور کیف پول و کارت شناساییم. من همه‌ی شب رو آواره بودم. حواسش جمع میشه. با قیافه‌ی گیج به آرنجش تکیه میده و میگه: چی؟؟ -ای بابا، کلز تو همه چیزو ازم گرفتی همش تو کیف تو بوده. ابرو هاشو بالا می‌بره. -نه نبود،

اصلا اینطور نیست. حس می‌کنم فکم می‌خوره زمین. بلند می‌خندم و اون روی زمین دنبال کیف دستیش می‌گرده و محتویاتش رو خالی می‌کنه. رژ لب و یه عالمه قبض مچاله شده. با تنه پته میگم: ولی… پس… کجا. -روی میز بود تو رفتی دستشویی منم چیز میزاتو برات گذاشتم رو میز‌‌. حتی رو یه زیر لیوانی یه یادداشت هم برات نوشتم. ولی اونجا نبود … به شب قبل فکر می‌کنم به وحشتی که حس کردم. وقتی که برگشتم تا اونو که سرش با دیگران گرم بود رو پیدا کنم ولی هیچ کلی آنی در کار نبود. کلی آن اصلا توی کلاب نبود. -پیش اون پسرا گذاشته بودمش… همونا که توی بار باهاشون نوشیدنی خوردیم. دقیقا میز کناریمون بودن. نمی‌تونم …

رمان بوک، مرجع دانلود و مطالعه این اثر: رمان به من بگو بابا

  • اشتراک گذاری
  • برچسب ها:
  • admin
  • 719 بازدید
  • دیدگاه‌ها برای رمان به من بگو بابا بسته هستند
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
ارسال نظرات برای این مطلب بسته شده است !
ورود کاربران

درباره سایت
ناول تایم، دانلود رمان های پرطرفدار عاشقانه و جذاب بصورت رایگان ایرانی و خارجی جدید همراه با دانلود رایگان PDF بهترین رمان های آنلاین بدون سانسور در سایت ناول تایم.
آخرین نظرات
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ناول تایم " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.