دانلود رمان مهیل از صبا ترک کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، معمایی
تعداد صفحات: ۳۹۹۶
خلاصه رمان:
از او متنفر بودم، از همان روزهای اول جوانه های بلوغ دخترانه ام، از نگاه همیشه مراقبش، از تذکرات فقط برای منش. از اینکه نگاهش پی من بود، اما وقتی برایم حضورش ترسناک شد که دیدم اسلحه دارد، ربطش دادم به ان خط و خطوط بریدگی های روی صورت و ان چهره‌ی خشن افتاب سوخته اش، با ان نگاه سرد. دیگر برایم فقط تنفرانگیز نبود، ترسناک هم بود، هرجا او حضور داشت ان مکان برای ” مهیل” شده بود. ماجد مرد عجیب و مرموزی که کل سالهای زندگی همیشه بود اما فقط نفرت و ترس برایم داشت و من از اینده ای که قرار بود رقم بخورد هیچ نمی دانستم…
قسمتی از رمان مهیل :
_نمیخوای تمومش کنی؟
لباسش را مرتب می کند و من مخفیانه قد و بالایش را با حسرت برانداز میکنم.
اما رفتارش را نمیتوانم فراموش کنم با این که میدانم او مقصر نیست.
می دانم او را میرنجانم. اما چه کنم؟ من دیوانه او هستم.
چیمن؟
سرم را بلند نمی کنم از روی لپ تاپ حرف هم نمیزنم.
بغض میخواهد خفه ام کند، یعنی باز هم می رود برای یک مأموریت دیگر؟
_داری ناامیدم میکنی اگر فکر کردی این جور قهر میکنی نازت و میکشم اشتباه کردی… من برای چیزی که مقصر نیستم کوتاه نمیام.
راست می گفت کوتاه نمی آمد، من فقط خودم را به فراموشی میزدم.
_بیا تمومش کنیم.
تمام فکر دیشبم این گونه از دهانم خارج می شود.
او دوستم ندارد، انگار دیگر آن قدر که باید دوستم ندارد آن قدر که من را بخواهد.
_باشه تمومش کنیم.
گردنم از سرعت بلند کردن سرم رگ به رگ شد.
در خانه را باز کرد بعد از دوماه خانه ماندن حالا قبول کرد تمامش کنیم.
حبابی از غم و درد می چسبد بیخ گلویم. در را پشت سرش میبندد.
