خلاصه کتاب
ویلهلم آدلر، بازیگر شکست خوردهای که به چهل سالگی پا گذاشته، زندگی فلاکتباری دارد. بیکار، بیپول و تنها، او حتی در زندگی شخصی نیز ناکام مانده؛ همسرش را از دست داده و فرزندان و پدرش او را رد کردهاند. با این حال، او هنوز هم حاضر نیست اشتباهاتش را بپذیرد یا مسیرش را تغییر دهد. تا اینکه کتاب «امروز را عشق است» او را وادار میکند تا به گذشتهاش نگاه کند و به مرور مسئولیت اعمالش را به عهده بگیرد ...