یک آتش سوزی بزرگ درست بعد از جدایی دو معشوق... مردی که چشمانش از جنس یخ های آلاسکا هستند و وجودش طعنه به سنگ سخت می زند... دختری که در مردمک هایش زندگی بیداد می کند و آرامش ... طعم خیانت معشوق، توانایی دل کندن ندارد... هیچ کس نمی داند که آخر قصه ی عشق پر دردسرشان به کجا کشیده می شود... جز دخترکی که امید دارد یه روز ققنوس شدن؟؟