خلاصه کتاب
یزدان ایزدپناه، دلباختهی تک دخترِ دبیر بازنشسته، حاج نقی فرهنگ است؛ اما عشق آنان با چالشهای بزرگی روبهرو میشود. درست زمانی که گمان میکند مسیر زندگیشان هموار شده، ظهور ناگهانی چهرهای از گذشته، همه چیز را دگرگون میکند. یزدان از یک پیک سادهی رستوران مارال، به ستارهای درخشان در سینمای ایران تبدیل میشود، اما آیا شهرت، همان چیزی است که معشوقش میخواهد؟ یا زیر این نقاب پر زرق و برق، رازی شیطانی پنهان است که جهنمی برای زیبا فرهنگ، معشوق مظلومش میسازد؟ ...