دانلود رمان طالع اغبر از یاسمن فرحزاد کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، تخیلی
تعداد صفحات: ۲۸۱۵
خلاصه رمان:
البرز محتشم به تازگی رهبر گروه بزرگی از خون آشام های اصیل شده. مردی مستبد و یکه تازه که تو ملک شخصیش یک درخت ارس رشد کرده. درختی که فقط خود البرز میدونه چه راز ترسناکی پشتش پنهان شده. البرز پانزده سال پیش به خاطر تنهایی و عذاب وجدان زیادی که به خاطر قتل عام طایفه گرگینه ها داشته، یک دختر بچه پنج ساله رو به فرزند خوندگی قبول میکنه تا حواسش از مشکلات و عذاب وجدانش پرت بشه. نهال دختر بانمکیه که انسانه و هیچ نمیدونه پدرخونده عزیزش خون آشامه. البرز به شدت نهال رو دوست داره ولی همیشه از اینکه هویتش برای دخترک فاش شه میترسه… (اغبر به معنی شوم / تاریک اغبار آلود)
قسمتی از رمان طالع اغبر :
“نهال” هنوز گردنم درد میکرد استخون ترقوه ام یک وقتایی بی دلیل میسوخت.
دستم رو به پوست گردنم کشیدم و از پنجره به بیرون چشم دوختم.
دقایق مسکوتی هست که مجهولی در ذهنم فریاد مفهوم شدن میزد اما، امان از خاموشی که اجازه معلومی نمیداد.
در دل تاریکی کسی نامم رو با سکوت صدا میکرد و قلبم این صدا رو میشنید.
یکی نگاهم میکرد، یکی که نمیبینمش! یکی که باید ازش بترسم اما نمی ترسم!
روی پنجره خم شدم و سرم رو بیرون بردم باد موهام رو تكون داد.
آروم خم شدم پنجره بی حصار اتاق فقط نیم متر از زمین فاصله داشت بدون اینکه کسی متوجه شه بیرون اومدم.
پاهای برهنهم رو روی چمن های شبنم زده گذاشتم و موهای بازم دورم رو گرفتن.
قلبم به هیجان نشسته، گویی من رو به سمتی فرا میخوند. این حس بی قراری داشت دیوونهم میکرد.
نمی دونستم چه مرگم شده که شبیه آدمی که مسخ و مدهوش پاورچین به سمت درخت های سر به فلک کشیده جنگل رفتم.
همونجایی ک که احساس میکردم کسی به من خیره است …