دانلود رمان معشوقه رئیس از فاطمه صالحی کاملا رایگان
ژانر رمان: مافیایی، عاشقانه، ازدواج اجباری
تعداد صفحات: ۱۵۶۷
خلاصه رمان:
برکه دختر بی پناه یکی از اعضای باند برای محافظت ازجون پدر و برادرش مجبور میشه معشوقه رئیس یه باندخلافکار بشه . مسیح سردسته باند مافیا برکه رو به عقد موقت خودش در میاره و برکه مجبوره….
قسمتی از رمان معشوقه رئیس :
به سمت آشپز خونه رفتم… شروع کردم به درست کردن سالاد…
سالاد که تموم شد ماهی رو از فر در اوردم و برنج رو هم تو دیس کشیدم…
مسکنی که مسیح می گفت رو هم برداشتم… همه چی رو چیدم تو سینی و رفتم تو اتاق…
مسیح اخم آلود به دیوار رو به روش خیره بود…
خندم گرفته بود ولی نمی خواستم مسیح متوجه بشه و بیشتر از این عصبی بشه…
سینی رو کنارش گذاشتم که نیم نگاهی هم ننداخت.. صداش کردم: مسیح؟؟ بیا برات غذا درست کردم…
فقط یه کلمه گفت: نمی خورم…
خنده ای کردم و گفتم: چیه مثل پسر بچه ها قهر کردی؟؟!!!
مسیح با پررویی گفت: تو برا من رو نخوردی پس منم غذایی که تو درست کردی رو نمی خورم….
خنده بلندی کردم و گفتم : به درک نخور…
خودم تنهایی میخورم… تو هم از گرسنگی تلف شو… احمق بیشعور… فک کرده من منتش رو میکشم…!!! به درک…
مسیح یه نگاه بهم کرد و بی حرف اومد برا خودش غذا کشید…
پوزخندی رو لبم نشست…. مسیح خیلی شکمو بود…
می دونستم نمیتونه گرسنگی رو تحمل کنه… ولی دیگه بیشتر از این اذیتش نکردم. برا امروز کافی بود..
بی حرف هر دو مشغول غذا خوردن شدیم…
مسیح که غذاشو تموم کرد قرص رو به دستش دادم و گفتم که بخوره….
صدای زنگ در اومد که از جام پاشدم تا برم ببینم کیه؟؟؟
حدس میزدم که همون کسی باشه که لباس هامون رو آورده…
