دانلود رمان چوب خط اوهام از نرگس عبدی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات: ۳۰۱۷
خلاصه رمان:
تو یه خونوادۀ سنتی باشی، تو نامزدی حامله شی، بعد تازه طرف هم بذاره و بره. خیلی حرفهآ. کی میخواد جواب داداشی که رگ غیرتش باد کرده رو بده؟ بد باهام بازی کرد. میتونست ادامه نده، اما تا حامله کردن من پیش رفت و این شروع ماجرای ماست.
قسمتی از رمان چوب خط اوهام :
«سردار» زیپ ساکم را باز میکنم و لباس هایی که روی تخت انداخته ام را داخل آن میگذارم.
دست به کمر، بالای سرم می ایستد: خوشم باشه قهر میکنی واسه من؟
شارژر و هندزفری ام را بر میدارم. سردار بچه نشو این اداها چیه؟
بدون نگریستن به چهره اش میگویم: میرم که به وقت خدایی نکرده رومون تو روی هم باز نشه.
روی دو زانو مینشیند و دستم را از دسته ساک جدا مینماید.
_یعنی ممکنه به خاطرش تو روی مادرت وایسی؟
دکمه های پیراهنم را میبندم: اصلا فکر نمیکردم انقد بی منطق باشی مامان.
با حرص و خشم میگوید:
– آهان الان منطق میگه پسر مجرد بره زن مطلقه بگیره؟ از نظر تو منطق اینه؟
کف سرم را میان مشتم میفشارم: انقد تکرار نکن این کلمه رو بسه.
دستانش را توی سینه چلیپا میزند.
– تو که با شنیدن یه کلمه از مادرت رگ گردنت باد میکنه فردا پس فردا جلوی متلک های دوست و آشنا میخوای چیکار کنی؟
ساکم را برمیدارم و هنگام خروج از اتاقم میگویم: گور پدر مردم بذار هر زری میخوان بزنن.
دستش بند بازویم میشود: از خر شیطون بیا پایین. من خیر و صلاحتو میخوام.
کاش میتوانستم بگویم کسی که سوار بر خر شیطان شده، تو هستی نه من.
-خير وصلاح من بودن با کسیه که هیچ علاقه ای بهش ندارم؟
-مادر شما محرم بشید عشق و علاقه به وجود میاد …