دانلود رمان ده راه برای شیفته کردن یک لرد از نویسنده سارا مکلین کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: 1117
خلاصه رمان: «لرد نیکلاس الگوی مردانگی است و خوانندة عزیز، چشمانش خیلی آبی است!» مجلة پرلز و پلیسه ژوئن 1823 نیکلاس سینتجان از زمانی که نامش در یک مجلة بانوان در فهرست «لردهایی که باید تور کرد» نوشته شد، بیوقفه مورد تعقیب همة زنهای به دنبال ازدواج جامعة اشراف قرار گرفت. بنابراین وقتی فرصتی برای فرار از بین اشراف برایش پیش میآید، مشتاقانه روی این فرصت میپرد… منتهی ناخواسته سر راه مصممترین و دلپذیرترین زنی که تا به حال دیده قرار میگیرد! بانو ایزابل تاونسِند که دختر یک ولگرد اشرافزاده است، اسرار زیاد و پول کمی دارد. اگرچه میتواند خیلی راحت از خودش مراقبت کند، اما فوت اخیر پدرش ایزابل را در دریا رها کرده و برای محافظت از مقام اشرافی برادرش به کمک کسی نیاز دارد. لرد نیکلاس به شدت خوشتیپ و واجد شرایط میتواند همان راه نجاتی باشد که ایزابل به دنبالش است.
قسمتی از رمان ده راه برای شیفته کردن یک لرد :
همین طوره در واقع متوجه شدم از تمام وقتی که باهات میگذرونم، لذت میبرم. ایزابل از این حرف او و لذتی که برایش به ارمغان آورد سرخ شد. لرد نیکلاس داشت با او چه کار میکرد؟ نمی توانست به او اجازه بدهد هر بار که با هم صحبت می کردند این طور برایش دلبری کند. گلویش را صاف کرد و گفت: «لرد» نیکلاس اصرار دارم این چیزی که در موردش با جیمز صحبت کردین چی بوده؟ نیک گفت: نباید نگران بشی ایزابل برادرت فقط نگران رفاه و امنیت شما بعد از رفتنش به مدرسه ست. ایزابل به جیمز نگاه کرد حالا راک داشت به او کمک میکرد تا گره کراواتش را کامل کند و چرا اون فکر میکنه صحبت کردن با شما به این موضوع کمک میکنه؟
نیک که حالا بشقابش خالی شده بود، تکیه داد و با نگاهی صریح و دقیق به ایزابل نگاه کرد برای حفظ امنیت و رفاهت یه فکری کرده و اون رو از من درخواست کرده به سمت میز در آن سمت میز برگشت. «آفرین جیمز مطمئناً بهترین گرهیه که تا حالا بستی. جیمز با این تعریف او لبخند گل و گشادی زد و از لارا که یکی درمیان از راک هم برای کمکش به ارل جوان تشکر می کرد تعریف و تمجیدهای بیشتری دریافت کرد. اما ایزابل نمی توانست به خاطر این موضوع سپاسگزار باشد. ابروهایش در هم گره خورده بودند و زمزمه کنان به نیک گفت چه جور درخواستی؟ نیک در نهایت منتظر ماند تا رجینا بشقاب خالی اش را تمیز کند.
سرانجام به سمت ایزابل خم شد و گفت: «فکر میکنه ما باید با هم ازدواج کنیم. ایزابل دهانش را باز کرد و بعد آن را بست، سپس دوباره این کار را تکرار کرد. یک طرف دهان نیک از خنده بالا رفت. «چه عجیب ایزابل. انگار باعث شدم زبونت بند بیاد. ایزابل نمیدانست چه بگوید «من…» حرفش را قطع کرد. گفت: «حسابی بهش فکر کرده معتقده که تواناییت توی ادارة خونه و حساب و کتاب تو رو به یه کاندید عالی برای همسر بودن تبدیل میکنه. مطمئناً این اتفاق نمی افتاد. اینجا نه سر میز شام خودش. گفته«مشتاقه که من تو رو حین اسب سواری .ببینم بهم که مهارت های سوارکاریت قراره شکستم بده. من هم مشتاقانه منتظرم این رو ببینم.
«لرد نیکلاس الگوی مردانگی است و خوانندة عزیز، چشمانش خیلی آبی است!» مجلة پرلز و پلیسه ژوئن 1823 نیکلاس سینتجان از زمانی که نامش در یک مجلة بانوان در فهرست «لردهایی که باید تور کرد» نوشته شد، بیوقفه مورد تعقیب همة زنهای به دنبال ازدواج جامعة اشراف قرار گرفت. بنابراین وقتی فرصتی برای فرار از بین اشراف برایش پیش میآید، مشتاقانه روی این فرصت میپرد... منتهی ناخواسته سر راه مصممترین و دلپذیرترین زنی که تا به حال دیده قرار میگیرد! بانو ایزابل تاونسِند که دختر یک ولگرد اشرافزاده است، اسرار زیاد و پول کمی دارد. اگرچه میتواند خیلی راحت از خودش مراقبت کند، اما فوت اخیر پدرش ایزابل را در دریا رها کرده و برای محافظت از مقام اشرافی برادرش به کمک کسی نیاز دارد. لرد نیکلاس به شدت خوشتیپ و واجد شرایط میتواند همان راه نجاتی باشد که ایزابل به دنبالش است.