دانلود رمان پارلا از آنیتا سالاریان کاملا رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، پلیسی
تعداد صفحات : ۷۳۷
خلاصه رمان :
جمیله خیلی بلند پروازه و از وضعیت زندگیش راضی نیست. اون به دلایلی از پلیس میترسه و ازشون دوری می کنه. سعی می کنه با پسرهای پولدار دوست بشه و خودش رو به اونا پارلا معرفی می کنه و همه تلاشش اینه که دلشون و به دست بیاره. یه روز به طور اتفاقی با سیاوش آشنا میشه که یه پلیسه… پارلا از اون خیلی می ترسه و فکر می کنه که سیاوش همه جا دنبالشه و اونو زیر نظر داره. تا این که متوجه می شه سیاوش برای یک ماموریت پلیسی روی اون حساب باز کرده…
قسمتی از رمان پارلا :
حرف های سیاوش همه چیز را عوض کرده بود. دیگر نمی توانستم مثل قبل به زندگیم ادامه بدهم.
ترس و اضطراب در اعماق قلبم رخنه کرده بود.
من که هر دو روز یک بار به خانه ی علیرضا می رفتم از او گریزان شده بودم.
دوست داشتم بین او و ساقی هم جدایی بیندازم ولی نمی دانستم باید چه کار کنم…
برای ساقی که هر روز بیشتر به آن مار خوش خط و خال علاقه مند می شد نگران بودم.
روزی پنجاه بار به درخواست سیاوش فکر می کردم ولی دوست نداشتم خودم را به خطر بیندازم.
مارال که دلیل اضطراب و ترس های من را نمی دانست بیهوده سعی می کرد فکر من را به حرف های همیشگی اش مشغول کند.
اولین شب بارانی آن پاییز بود سرم را پایین انداخته بودم و به سمت ایستگاه اتوبوس می رفتم چهره ام در هم رفته بود از باران متنفر بودم.
در دل گفتم: چیه این بارون؟ همه ی آرایش صورتم آدم رو می یاره پایین موهای آدمم وز وزی می شه.
داشتم پیش خودم غرغر می کردم که تقریبا با سر توی سینه ی مردی خوردم.