دانلود رمان پیچک بی دیوار از الف_صاد کاملا رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۷۶۷
خلاصه رمان :
دختری که توی بچگیش با اتفاقی که براش میفته خیلی زود بزرگ میشه مجبور میشه نقش مادر وسنگ صبور پدر بشه. این بین دوستی داره که همیشه آرزو داشت میتونست مثل اون آزاد وبی قید باشه وهمین روی زندگی وآیندشو تحت تاثیر قرار میده. هرچند اولش پراز غم وبدبختی بود ولی بعد همین باعث ترقی وموفقیتش میشه…
قسمتی از رمان پیچک بی دیوار :
امید برای اطرافیان بیمار همیشه هست حتا وقتی پزشک قطع امید کند.
همیشه کورسویی از امید در دل هست و منتظر معجزه پیچک و بابا هم مستثنا نبودند بعد از جراحی،
امید زیادی داشتند که حال مامان رو به بهبود برود مامان روز به روز نحیف تر و بیحال تر میشد.
اثری از آن زن زیبا دیگر نبود سر بی مو و صورت بدون ابرو و چشم های بی مژه،
رنگی مهتابی و گونه های استخوانی و تنی که به اسکلت شبیه بود تمام روز در تخت دراز کشیده بود.
بعضی روزها حتا توان رفتن به سرویس را هم نداشت پیچک در نبود بابا، برایش لگن می گرفت.
هربار هم امید می داد که خیلی زود قوای از دست رفته اش را باز می یابد.
مرگ مامان ناگهانی نبود اما برای پیچکی که دل به بهبودش خوش کرده؛ ضربه ی بدی بود.
صبح آخر مهرماه هنوز چشم باز نکرده بود که صدای آدرس دادن همراه با گریه ی بابا را شنید.
مثل فنر جهید و از اتاق بیرون رفت بابا وسط هال ایستاده بود و شانه هایش می لرزید.
در اتاق مامان بسته بود وسط راهرو ایستاد و بابا را صدا زد. “بابا! چی شده؟”
جرئت نداشت بپرسد حال مامان چطور است؟ بابا برگشت. صورتش خیس و چشمانش قرمز بود.