دانلود رمان حصاری بخاطر گذشته ام از ن.مهرگان کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، انتقامی، معمایی
تعداد صفحات: ۶۵۱
خلاصه رمان:
زندگی که سال هاست دست های خوش بختی را در دست های زمستانی دخترکی نگذاشته است. دخترکی که سال هاست سر شار از غم، نا امیدی، تنهایی شده است. دخترکی با داغ بازیچه شدن. عاشقی شکست خورده. مردی از جنس عدالت، عاشق و عشق باخته. نامردی از جنس شیطانی، نامردی بی همتا. و مردی غرق در خطا، در عین حال پاک تر از آب زلال. با ما همراه باشید تا رسیدن به مقصد آرامش زندگی آریسا موحد. دختری که بین گذشته و آینده اش به دست نا مردی در هم گره خورده اند. دخترک ناامیدمان، قسمت کدام سه مرد مهم زندگیش می‌شود؟
قسمتی از رمان حصاری بخاطر گذشته‌ام :
(شهاب) -خیلی بد سوخته، پانسمانش کردن الان هم سرم بهش وصله فشارش افتاده بود. نمی‌دونم شکه شده، درد داره؟
نمی‌دونم چیزی نمیگه فقط از وقتی اومده چند دقیقه ای یه بار چند قطره اشک میریزه و با هیچ کسم حرف نمی‌زنه.
-یعنی چی با کسی حرف نمی‌زنه؟ چرا؟
-نمی‌دونم فکر می‌کنم از چیزی ناراحته، به هر حال مشکل دیگه ای نیست، سرمش تموم شد می‌تونید ببرینش این نسخه رو هم براش بگیرید.
نسخه رو از دست دکتر گرفتم و با سر تشکر کردم کلافم…
دلم نمی‌خواست این طور بشه اصلا حتی نمی‌خواستم اون حرف ها رو بهش بزنم نمی‌دونم چم شده،
فقط یه لحظه وقتی حس کردم حس مهم بودن بهش دست داده دلم خواست بکوبمش، دلم خواست فکر نکنه من محتاجم به اون،
ولی خدا شاهده که نمی‌خواستم ناراحتش کنم و بدتر از اون هم این اتفاق بیوفته.
حالا جواب مهران رو چی بدم؟ اخمام ناخودآگاه توی هم رفت. گور بابای مهران، مگه اون چکارشه؟ به اون چه؟
نیمه‌ی وجودم فریاد کشید اون مثلا الان نامزدشه …
