دانلود رمان پایان رهگذر از رویا کاملا رایگان
ژانر رمان: تخیلی، ترسناک
تعداد صفحات: ۱۰۸
خلاصه رمان:
دختری مظلوم و آروم به اسم افرا بعد از اینکه قتل یکی از عزیزانش رو با چشم‌های خودش می‌بینه، افسردگی شدیدی می‌گیره. افرا برای اینکه حالش خوب بشه، به خونه‌ی مرجان، خونه‌ای که توی یکی از روستاهای دور افتاده‌ی ایران هست می‌ره؛ غافل از اتفاقاتی که پیش رو داره. به نظرتون سرنوشت پایان شیرینی رو برای افرا در نظر می‌گیره؟ دوستی داره که از پشت بهش خنجر بزنه یا نه؟
قسمتی از رمان پایان رهگذر :
با صدایی شبیه به تق تق از خواب می‌پرم.
با ترس به پنجره ای که کنارم بود نگاه می‌کنم یه هاله ای تاریک با طعم سیاهی از کنار پنجره رد میشه.
احساس می‌کنم واقعا یه نفر اینجاست دیگه یقین پیدا کردم.
یعنی کی می‌تونه باشه؛ این وقت شب، اون هم توی برهوتی مثل اینجا!
آروم آروم به سمت پنجره قدم بر می‌دارم و با چشم هایی لرزون به بیرون نگاه می‌کنم، با دوباره رد شدن اون شخص، جیغ فرابنفشی سر میدم.
با ترس دستم رو روی قلبم که شبیه قلب گنجشگ تند تند خودش رو به قفسه سینم می‌کوبید، می‌زارم.
نفس نفس زدن امونم رو بریده و به شدت بلند می‌شم و به سمت اتاق مرجان قدم بر می‌دارم.
-مرجان مرجان!
همین که در اتاقش رو باز می‌کنم با خالی بودن تختش مواجه می‌شم.
با تُن صدایی بلندتر اسمش رو صدا می‌زنم.
-مرجان مرجان کجایی؟ اذیتم نکن.
ولی فقط صدام به خودم بر می‌گرده. دیگه واقعا کم مونده خودم رو خیس کنم.
همه جای خونه رو می‌گردم؛ ولی انگار، مرجان غیبش زده.
به سمت گوشیم میرم و اون رو بر می‌دارم ساعت چهار بامداد رو نشون می‌ده.
یعنی مرجان این وقت شب کجا رفته؟ دلشوره‌ی بدی مهمون دلم میشه و سریع شماره‌ی مرجان رو می‌گیرم.
-مشترک مورد نظر در دسترس نمی‌باشد.
یعنی چی؟ نکنه اتفاقی افتاده باشه؟ وای خدا! چیکار کنم؟
