دانلود رمان هفت خاج از فاخته حسینی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۱۷۸۴
خلاصه رمان:
در شبی که باران همزمان متوجه خیانت خواهر و نامزدش و همچنین بالا کشیدن داراییشان توسط دشمنی مجهول می شود، توسط نامزدش سعید به او داروی مخدر تزریق می‌شود. او که در گریز از سعید است حینی که هوشیاری اش تحلیل می رود کسی را زیر می‌گیرد و با تهدید های سعید بنا بر لو دادنش به پلیس، مجبور به فرار از ایران می‌شود و اتفاقاتی گریبانش را می‌گیرد که پس از چندین ماه تصمیم به بازگشت می‌گیرد تا از دست رفته هایش را پس بگیرد …
قسمتی از رمان هفت خاج :
لبه شال را تا مقابل دهانش کشید و خرمنی از موهایش را توی صورتش ریخت.
نگاهی به نمای ویلا انداخت، دلش برای همه روزهای زیبای گذشته تنگ بود.
برایش شاید دشوارترین کار بود اینکه ببیند و نتواند کاری از پیش ببرد نگاهش ماند روی پنجره اتاقش… بغض بدی بیخ گلویش را چسبید.
اخم هایش را در هم کشید و تند و تند آب دهانش را فرو برد تا مانع ریزش اشک های وقت نشناس شود.
در ویلا که باز شد خود را کاملا پشت درخت کشید اسپورتیج سعید را دید که از ویلا خارج شد.
نگاهش را از بدنه براق ماشین بالاتر کشید تا روی راننده اش.
شاید اگر چند ماه پیش بود دیدن او برایش معنای دیگری داشت اصلا همین یک هفته پیش!
آرزو می‌کرد همه چیز به شکل دیگری رقم می‌خورد اما افسوس که هیچ چیز به دست او نبود…
افسوس به نظرش آمد صورتش پرتر و سرحال‌تر از قبل شده است هر چند این را از لب‌های خندانش هم میشد فهمید.
یاد روزهایی افتاد که سعید زنگ میزد و او که از زور بدحالی پلک هایش باز نمی‌شد فقط می‌‌توانست فریاد بکشد و التماسش کند.
اشک می‌ریخت. هق میزد صورتش را چنگ می‌انداخت و با بغض فریاد میزد: حالم خیلی بده سعید …
