دانلود رمان پارانویا از هانیه عبدی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، روانشناسی
تعداد صفحات: ۱۲۴۹
خلاصه رمان:
پسری بنام فراز روانبخش که بنا به دلایلی، دچار بیماری روانی و یا پارانویا هست که قتل های زنجیره ای انجام داده و در یک مرکز روانی حبس و بشدت محافظت میشود و با کسی حرف نمیزند و دختری بنام پناه پرتو دانشجوی روانپزشکی علاوه بر مخالفت استادش برای اینکه بخواهد رفتار فراز را مورد ارزیابی قرار بدهد، بازم به این کار اصرار میکند و سعی میکند با فراز صحبت کند که در همان جلسه اول، موفق میشود در حد چند جمله از او جواب بگیرد …
قسمتی از رمان پارانویا :
آماده شدم تا به مطب بازگردم. با ماشین مامان که مانده بود رفتم.
زنگ در مطب را فشردم و بعد از باز شدن در به داخل رفتم.
صوفیا جلو آمد و گفت: کجا بودی تا حالا؟
نگاهی به فراز انداختم هنوز چشمانش بسته بود: حالش خوبه؟
-آره خوبه همین یک ساعت پیش به هوش اومد طفلی انقدر درد داشت که دوباره بهش مسکن زدم بخوابه.
_مامانت دیگه چیزی نپرسید؟ -منتظره تو بیای.
_خب بهش بگو اومدم ببینم تو اصلا خونه رفتی؟
-نه از صبح اینجام.
_آخی بمیرم تو برو استراحت کن من هستم.
-پناه باید مواظب باشی تب نکنه، تب، احتمالا نشونه ی عفونته هریکی دو ساعت یکبار چک کن.
سر تکان دادم و روی صندلی نشستم. بعد از رفتن صوفیا به چهره ی فراز دقیق شدم داشتم فکر می کردم.
اگر موهای آشفته اش را درست کند، جای این ریش های بلند ته ریش بگذارد چه شکلی می شود.
به نتیجه ای نرسیدم هر چه که بود فعلا انگار از غار بیرون آمده بود.
در وسط بد ماجرایی گیر کرده بودم هیچ سر نخ و رد و نشانی وجود نداشت.
اگر این بشر قاتل نبود پس دیشب آن جا چکار داشت؟
