خلاصه کتاب
داستان از انجا آغاز میشود که خانه قدسی خانم را برای ساخت و ساز تخریب میکنند. هنگام تخریب خانه، به ریشه های قطور درخت توتی میرسند که از گذشته به جا مانده است. هنگام بیرون کشیدن ریشهها که مجاور دیوار خانه همسایه است، دیوار خراب شده و بدتر از آن، از میان ریشه ها، استخوان های یک انسان پیدا میشود. سها، مستاجر جوان خانه همسایه، خواسته و ناخواسته پا به ماجرایی میگذارد که او را به قتلی در سالیان دور وصل میکند.