خلاصه کتاب
درباره مردیه به اسم توماژ، توماژ یه مهندس سرآمد با یه شرکت موفقه که با زحمت شبانه روزی خودش و دوستش تونسته پیشرفت زیادی بکنه اما اون یه هدف دیگه هم داره اون هم برنده شدن تو یه مناقصه برای یه پروژه بزرگه که با همین بهانه به سرزمین مادری برمیگرده و با افرادی شریک میشه که روزی اون رو به بدترین نحو زمین زدن… اما در این بین اتفاقات زیادی می افته و رازهای زیادی برملا میشه که رفاقت چندین ساله و عهد محکم برادریشون رو دستخوش طوفان های سهمگین میکنه...