دانلود رمان لالایی برای خواب های پریشان از فاطمه اصغری کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: 1471
خلاصه رمان:
دریا دختر مهربون اما بی سرزبونی که بعد از فوت مادر و پدرش زندگی روی جهنمی خودش رو با دوتا داداشش بهش نشون میده جوری که از زندگی عرش به فرش میرسه ….
قسمتی از رمان لالایی برای خواب های پریشان:
میشنیدم. حتی بهادر هم یکی دو بار من را به لقب
“سربار” مفتخر کرده بود! او که زیاد گفته بود،
من هم زیاد شنیده بودم؛ باید عادت میکردم. پس
چرا هم من لال شده ام، هم بهرام؟ حتما این وقفه ی
چند ساله باعث شده با این کلمات غریبه شود و
یادش برود، اما از یاد من که نرفته بود. از یادم
نمیرود. انگار دارکوبی این کلمات را روی مغزم حک کرده است.
جناب ما کجا رو باید امضا کنیم؟ مدارکو دادم خدمتتون. زودتر کارمون انجام بشه بریم از اینجا. آبرو داریم.
آبرو دارد. آبرویش را حاج اسماعیل صادقی برایش خریده است، همراه ماشین شاسی بلند و
آپارتمان نوسازش در الهیه. برای بهادر و بهداد هم خریده است. همه را یک جا. حاال من آبرویشان را
برده بودم. جایی آورده بودمشان که یک عمر پای
هیچکدامشان باز نشده بود.
صبر کنید آقای صادقی. خواهرتون مورد
ضرب و شتم قرار گرفته. الان میتونه شکایت
ناراحتی مامان افسانه آن قدر برایم آزار دهنده نبود که قهر حاج بابا. اولین بار بود که با دیدن من
رویش را برگردانده بود. رویم نمیشد جلو بروم و دستش را ببوسم، بخواهم من را ببخشد. قسم بخورم
که هنوز همان دریایی هستم که صبح موقع رفتن از خانه بود. وقتی رویش را برگرداند، دلم
میخواست زمین دهان باز کند و من را ببلعد. نهایت تلاشم برای عذرخواهی به یک “ببخشید”
