دانلود رمان سقوط برای پرواز از افسانه سماوات کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، اجباری
تعداد صفحات: ۱۷۶۳
خلاصه رمان:
حنانه برای پرداخت بدهی آزادی خواهرش از زندان مجبور میشه رحم خودش رو اجاره بده. ولی بعد از بارداری میفهمه که پدر کودکش هرگز از این موضوع خبر نداشته و مجبور به زندگی با کیامرد که مردی بد اخلاقی هست میشه، در حالی که همسر کیامرد…
قسمتی از رمان سقوط برای پرواز :
وقتی آقای احمدزاده همراه مهمان هتل از اتاق خارج شدن نفسش رو با اسودگی به بیرون فوت کرد.
اصلا دلش نمی خواست پای پلیس به هتل باز بشود.
گوشه چشم هاش رو با انگشت اشاره و شستش فشرد.
ذهنش هنوز مشغول دختر ریزه میزه زبان دارز بود این که چرا نازنین معرفش شده بود؟
تا جایی که می دانست نازنین اصلا ادم مهربان و خیرخواهی نبود که دلش برای ادم های دور اطرافش بسوزد.
این قضیه زیادی به نظرش بو دار می اومد. بیشتر دوستان نازنین رو به چهره خوب می شناخت،
تا جایی که حافظه تصویریش یاریش می کرد مطمئن بود. دختر رو اولین بار بود که می دید.
-اقای ادیب با من امری ندارید؟
حواسش جمع تارا شد که پشت میزش نشسته بود و خیلی جدی داشت نگاهش می کرد.
تای ابروش بالا رفت و زیر زمزمه کرد: اقای ادیب.
به دور اطراف نگاهی انداخت کسی جز خودشان توی اتاق نبود: حالا چرا انقدر رسمی حرفی می زنی خانم بهجت؟
اسمش رو کمی با شوخ طبعی تلفظ کرد ولی از جدیت نگاه تارا کم نشد: چیزی شده تارا؟
_نه اگه امری با من ندارید باید گزارش اتفاق امروز بنویسم.
سورپرایز شده نگاهش کرد: داری از اتاقت بیرونم می كني؟
تارا با بی محلی اشکار نگاهش رو به مانیتور داد: نه فقط میخوام کارم رو درست انجام بدم تا رئیسم ازم نخواد نامه استعفام رو تحویلش بدم.
