دانلود رمان الماس جادویی از سلما علیزاده کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، تخیلی، خوناشامی
تعداد صفحات: ۹۲۵
خلاصه رمان:
دختری خوشگل و مظلومی که نیمه شب به یک جنگل بزرگ میره و گیر یک خوناشام اصیل و جذاب که پادشاه همون جنگل بزرگ هست میفته و طی اتفاقاتی ملکه اونجا میشه و هر روز به یک طریق از پادشاه دلبری میکنه…
قسمتی از رمان الماس جادویی :
همینطور که نگاهم و دور تا دور اتاق می چرخوندم نگاهم به پنجره خورد و یاد اون پسر افتادم که از پنجره رفت!
_یعنی رفت کجا؟ خب معلومه رفت سمت جنگل!
مثل همیشه حس کنجکاویم گل کرده بود و نمیتونستم جلوش و بگیرم.
ساعت ۳ شب بود اما برای من مهم نبود باید میرفتم، همین امشب!
اصلا این حق منه که بدونم اون کی هست و چطوری از بچگی منو میشناسه یا به قول خودش از وقتی که جلوی اون جنگل میرفتم!
اون حق نداشت نصف شب وارد خونه یه دختر تنها بشه…
با اطمینان بیشتری از جا بلند شدم لباسم که خوب بود.
فقط یه شال انداختم و گوشیم و برداشتم و از اتاق خارج شدم و به سمت در خونه رفتم.
دستمو روی دستگیره گذاشتم و قبل از اینکه از خونه خارج بشم بسم الله گفتم و صلوات گویان سمت جنگل رفتم.
باد سردی میومد که باعث میشد لرزی توی بدنم بشینه.
خودم و تو آغوش کشیدم و با قدم های لرزان پشت حصارها ایستادم.
دستام و از دور خودم باز کردم و مشتشون کردم و عقب عقب رفتم و کمی از حصارها فاصله گرفتم.
توی ذهنم تا سه شمردم و با قدم های تند سمت حصار رفتم و از روش پریدم.
انگار تازه به این پی برده بودم که الان توی چه وضعیتی هستم.
اگه اون پسر پیداش بشه و من و بکشه چی؟
از اون چشما و صدای خشن هیچی بعید نیست!