دانلود رمان نیل از فاطمه خاوریان کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۲۲۷۶
خلاصه رمان:
نیلا نامی دختری که بعد از سال ها به عشق گذشته اش برمی خوره اما رابطه‌ی سمی که با سپهر داره و درگیرشِ مانع از رسیدن دوباره اش به دانیار مشرقی میشه. بالاخره تهدیدای سپهر کار دستش می‌ده و یه شب توی بیهوشی اسیر دستاش میشه!
قسمتی از رمان نیل :
نگاهش نشست روی فنجان قهوه‌ی روی میز و سکوت کرد. دلش می‌خواست حداقل امروز بدون بحث و تنش سپری شود!
-بهرام خان خوبه؟
– خوب که نه، می‌گذرونه!
-اون قدری خوب هست که بشه در مورد مراسم و ازدواج و عروسی باهاش حرف زد؟
عقب كشید! این حرف‌ها از سپهر خون سرد و بی اهمیت همیشه بعید بود! سپهر ترس از دست دادن داشت؟
-فکر عروسی افتادی؟
-تو به فکرش نیستی نیلا جان؟
چشم‌هایش را کوتاه بست. گرمش شده بود!
عمیق نفس کشید تا بتواند میان این همه نقش و شخصیت های متفاوت از سپهر احساس و اعصابش را مدیریت کند.
-همین چند وقت پیش نگفتی زوده و هیچی آماده نیست؟
-به قول مامان گوهر تا اراده نکنیم چیزی اماده نمیشه.
-مامان گوهر جای تو تصمیم می‌گیره؟
سپهر دلخور عقب کشید با اخم‌های درهم نشست به تماشای نیلایی که خوب نبود.
-من اینو گفتم؟ تو دوست نداری زودتر سر و سامون بگیریم؟ چیه من اینجا تو اونجا…
مخالفی مگه؟
-آمادگی شو ندارم!
-صبر می‌کنم مریضیت تموم شه!
به شوخی بی مزه‌ی سپهر نخندیدا تنها نگاهش کرد و فکر کرد یک چیزی این میان وسط این همه ملاحظه کردن و فکری شدن سپهر درست نیست.
-چیزی شده سپهر؟
-نه قربون ریختت برم، چی بشه؟ بابا دلم می‌خواد زنم شی، مال خودم شی خانوم خونه‌ی خودم شی.
-همین؟
سپهر در سکوت نگاهش کرد همین نبود! لااقل این را نیلا از چشم‌های پر از تلاطم و آشوب سپهر فهمید!
-می‌ترسم نیلا! شاید درکش سخت باشه و است ولی واقعا آدمای به قول تو بیخیالم می‌تونن بترسن!
-از چی؟
از اینکه از دست بدمت راحت به دستت نیاوردم شبیه ماهی می‌مونی تو نیلا، سُر می‌خوری از دست آدم …
