دانلود رمان بوی نارنگی از س_رهی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات: 2203
خلاصه رمان:
سامان پایدار برادر سارا که معرف حضورتون هست آقای جذاب، ورزشکار و به شدت غیرتی! البته گاهی هم بی اعصاب و در زمان خودش مهربون و شوخ که هر بار حضورش شوکی در رمان سد سکوت ایجاد کرد و جذابیتش امیررضا رو مجبور به چنین اعترافی کرد کـه : سامان زیادی خوش قیافه و خوش استایل و البته خوش پوش نیست؟ شاید حضور کسی مثل او در زندگی سارا دلیل دیده نشدن من است!
قسمتی از رمان بوی نارنگی:
سارا همیشه به هم نی شکل خستگی روزهایش را از دست فرزندانش با نوازش دست های مهربان همسرش….
که روی موهایش می چرخید و زبانی که به گفته ی خودش همیشه برای اون مهر دارد در میکند.
هنوز هم نفهمیده ام او که آن روزها گاهی حتی از من و برادرمان ساسان می گریخت…
چطور با اینهمه احساسی که هنوز هم در رفتارش به تازگی روز اول دیده می شود…
با امیر رضا که گاهی خودمان باید وساطتش را میکردیم تا حتی حاضر شود او را ببیند کنار آمد!
انقدر که تمام ناراحتی هایش فقط با حضور امیررضا تمام شده…
عمو؟ جون در افتادن با تو رو ندارم که! مشخصه از پول پدرت اینجایی یه کلام که آآآه…!
کاره چی باهات حتی بلند حرف بزنم بعدش دندان نمیذار ی برام گول زدنت پیشکش”
حتی فکرش را هم نمیکرد بفهمم قصد دائم ماندن ندارد و دنبال کار موقتیست !
از صداقتش بعد از مدت ی کار در آشپزخانه ی رستوران به او پیشنهاد حسابدار ی دادم که بیشتر شب هی به معاونت بود،
هرکار ی که توانستم رو ی دوشش انداختم، بی آنکه بفهمد در ماههای اول بارها امتحانش کردم و
زمان تمدید قرار داد با قرار دادی چند ساله و سفته هایی که حتی در قرار داد قیدش نکرده گفتم….