دانلود رمان خطر در خانه آخر از آگاتا کریستی کاملا رایگان
ژانر رمان: جنایی، پلیسی، هیجانی، معمایی
تعداد صفحات: ۲۵۱
خلاصه رمان:
به نظر می‌رسد که قاتلی مصمم، زنی جوان را که به تازگی از چندین اتفاق تهدیدآمیز جان سالم به در برده، هدف خود قرار داده است. و حالا این وظیفه‌ی هرکول پوآرو است که جان او را نجات دهد. پوآرو در حالی که تعطیلات را سپری می‌کند، با زنی جوان و زیبا به نام نیک باکلی آشنا می‌شود و شنیدن توصیفات این زن درباره‌ی «رویارویی های تصادفی اش با مرگ»، او را عمیقا به فکر فرو می‌برد …
قسمتی از رمان خطر در خانه آخر :
وقتی بیدار شدم آفتاب تو اتاق پهن بود.
پوآرو در همان محل شب قبل نشسته بود. رفتارش هم مثل شب قبل بود ولی حالت چهره اش تغییر کرده بود. چشم‌هایش مثل چشم گربه برق سبزی میزد که برایم آشنا بود.
صاف شدم بدنم هنوز خشک و کوفته بود خوابیدن تو صندلی برای آدمی به سن و سال من مناسب نیست.
ولی لااقل این فایده را داشت که وقتی بیدار شدم گیج و خواب آلود نبودم، بلکه مغز و فکرم، مثل موقعی که می‌خواستم بخوابم بخوبی کار می‌کرد.
فریاد زدم: پوآرو، معلوم است که فکر جدیدی داری!
در تأیید سر تکان داد خم شد و با دست روی میز ضرب گرفت.
گفت: بگو ببینم هستینگز به سه سؤال من جواب بده.
چرا خانم نیک در روزهای اخیر خوب نخوابیده؟
چرا لباس مشکی خریده، در حالی که از رنگ مشکی خوشش نمی‌آید؟
چرا دیشب گفت الآن دیگر انگیزه ای برای زندگی ندارم؟
زل زدم و نگاهش کردم این سؤال ها ظاهراً بی ربط بود.
جواب دادم: راستش در مورد سؤال اولت خودش گفت که در روزهای اخیر نگران بوده.
-آفرین ولی از چی نگران بوده؟
در مورد لباس مشکی هم.. هر کسی بعد از مدتی سلیقه اش تغییر می‌کند.
تو چون مرد هستی و ازدواج کرده ای اطلاعی از روانشناسی زن ها نداری. زن ها وقتی خیال می‌کنند رنگی بهشان نمی آید، هیچ وقت لباسی به آن رنگ نمی‌پوشند.
در مورد سؤال آخرت هم… بعد از آن شوکی که بهش وارد شد، طبیعی است که این طور بگوید …
