دانلود رمان تابو صورتی از فاطمه غفرانی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: 4952
خلاصه رمان:
جانان دختری که بعد از فوت همسرش به علت حرف و حدیث های اطرافیان و فرار از ازدواج اجباریش با پسرعموی همسرش، به تهران فرار میکنه و به کمک دوست صمیمیش تو شرکت برادر شوهر دوستش مشغول به کار میشه و درسش رو ادامه میده.حالا بعد از چهارسال که درسش رو به اتمامه به علت مشکلاتی که برای رییس شرکت پیش‌میاد درگیر جریاناتی میشه که نظر فرهاد نواب رییس شرکت رو به خودش جلب میکنه… !
قسمتی از رمان تابو صورتی:
تن لشت رو جمع کن بریم بیرون این بدبختم
بخوابه. شب ها که نمیخوابه، هنوز صبح نزده هم که
داره عین خر یورتمه میره توی محوطه، الان هم که
اعصابش داغونه. گمشو بریم بیرون.
فرهاد تنها کسی بود که منصور کمی برایش احترام
قائل بود. ان هم به واسطه مدرکش و اینکه گفته بود؛
رییس شرکت و تاجر بوده است.
سکوتی در سلول برقرار شد و با شنیدن صدای
دمپایی هوشنگ که عادت داشت هنگام راه رفتن
پایش را روی زمین کش بدهد؛ الی چشمش را باز
کرد و او را از میان میله ها دید.
جوان قد بلند و لاغر اندامی بود. همیشه لباس ها در
تنش زار میزدند. صورت آفتاب خورده و لاغرش و
دندان های سیاه و یکی در میانش نشان از اعتیاد
شدیدش داشت، اعتیادی که زندان هم نتوانسته بود
مانعی برای آن شود. به پهلو چرخید و دستش را دولا کرد و زیر سرش گذاشت.
چشمهایش بسته بود.
یاد تماسش و حماقت سیاوش و فربد افتاد. در دل
لعنتی نثارشان کرد. به نظرش آنها دو احمق بودند که
