دانلود رمان امیدی دوباره از کاراگل کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، معمایی
تعداد صفحات: ۴۰۱۹
خلاصه رمان:
بهار شمس، یه وکیلِ تازه کاره که از شوهرش جدا شده و یه دختر داره… بهار سر یکی از پرونده هاش با کارن عیشی آشنا میشه و کارن تلاش میکنه که اونو با پول بخره اما نمیتونه راضیش کنه و پرونده رو میبازه… چند ماه بعد بهار، وکیل شرکتی میشه که کارن یکی از سهام داراشه …
قسمتی از رمان امیدی دوباره :
حسین زاده سری تکان داد و بعداز خداحافظی از ساختمان بیرون رفت…
بهار هم خواست برود که همان موقع کارن از اتاق بیرون آمد و چشم در چشم هم شدند.
قدم هایش را کند کرد و بهار مقابلش ایستاد و سعی کرد لبخند بزند: ممنون که امروز کمک کردین!
کارن کمی در چشم های آرایش شده اما قرمزش نگاه کرد و سپس به حرف آمد: بی حساب شدیم دیگه توام دیروز خیلی اذیت شدی!
لبخند بهار پررنگ تر شد: مهم نیست الان خوبین خداروشکر.
کارن پوزخندی از خنده زد و دستش را روی دهانش کشید…
با لبخندی که زدی حتما دیروز حسابی چرتو پرت گفتم.
بهار دستش را به معنی کم و بیش حرکت داد و هردو آرام خندیدند.
کارن خیره در چشم هایش گفت: به جبران دیروز یه قهوه مهمون من؟!
_شما که گفتین بی حساب شدیم؟!
کارن چشمکی زد و گفت: خب دوباره حسابارو باز میکنیم مشکلش چیه؟!!
میخواست پیشنهادش را رد کند اما دلش حرف زدن میخواست… با یک غریبه… حتی اگر اشتباه باشد…
حداقل او کسی بود که چیزی از زندگیش نمیدانست و قرار نبود قضاوتش کند…
هردو سوار ماشین خودشان شدند و به سمت کافه ی انتهای خیابان راندند.
در بین راه موبایل بهار زنگ خورد و با دیدن نام شبنم ریجکت کرد و بی حوصله موبایلش را خاموش کرد…