دانلود رمان شاه شطرنج از پگاه کاملا رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، انتقامی
تعداد صفحات : ۷۲۲
خلاصه رمان :
داستان درباره ی دختری خود ساخته به نام سایه است، که تصمیم گرفته از دشمنش انتقام بگیرد در این راه باید با بزرگترین شرکت پخش دارو رقابت کند و در این راه مجبور از خیلی از چیزهایش بگذرد…
قسمتی از رمان شاه شطرنج :
روی مبل دراز می کشم و چشمانم را میبندم… کلافگی فشار می آورد…
کوسن را بغل می کنم فایده ندارد. پرتش میکنم… صدای شکستن گلدان هم نمی تواند چشمان خسته ام را بگشاید…
می چرخم و سرم را توی درز بین پشتی و کفی مبل فرو می برم…
بغض هست انگار…اما اشک…نه!
خودم را در آغوش می گیرم… دستم را نوازش وار روی بازوهای برهنه ام می کشم…
گویی گول می زنم… قلب تنها و بی کسم را…!
دلم باور می کند. لب برچیده و بغض کرده… به خواب می روم…
می خوابم تا وقتی که گرمای دستانم روی بازوهایم شدت می گیرد…!
آنقدر که پوستم می سوزد. دستم را بر میدارم.
اما منبع حرارت هنوز به قوت خود باقیست… منبع نوازش هم…!
مغزم آرام آرام شروع به فعالیت کند. می بویایی ام را به کار می اندازد… دی وان لوچه…!
چشمانم به یکباره باز می شوند… مردمک گشاد شده ام نور را تاب نمی آورد…
دستم را روی چشمم می گذارم و می چرخم…
تنم در تماس با داغی بی حد جسمی ست… که خوب می شناسمش…
دستم را بر میدارم و نیم خیز می شوم… کنارم نشسته…
لبخند بر لب و آرام…!
نفسم را برق تند چشمانش قطع می کند…
شومی هدفش را از نگاهش می خوانم….!
عقب می روم… تا آنجا که. میتوانم… اما دسته مبل سدم می شود…
تلاش بیهوده ام… لبخندش را عمق می دهد…!
لب هایم را به زور از هم باز می کنم…