دانلود رمان شامپاین از نویسنده مرجان جانی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، جنایی
تعداد صفحات: 279
خلاصه رمان: همه چیز تو زندگیم بیمعنی شده… مثل اینه که از یه ارتفاع افتادم و لباسم به یه شاخهٔ مرده گیر کرده. نه میتونم بالا بکشم خودمو… نه رها بشم… یه گوشه جمع شدهم و فقط دارم زندگیمو نگاه میکنم. زندگیای که گریه کردن برای چیزایی که نیستن و نمیمونن، ارزششو نداره …
قسمتی از رمان شامپاین
میخوام راجب به موضوعی با جفتتون صحبت كنم… بعد از گفتن این حرف دست راستش رو برد بالا که با این حرکتش تمام نگهبانا و خدمتکارایی که اونجا بودن سالن رو ترک کردن و فقط ما سه تا موندیم…. دختری که فهمیدم اسمش رایاس نشست رو به روم و هنوزم با ابروهای گره خوردش بهم زل زده بود. چشم ازش گرفتم و منتظر به بلایند چشم دوختم… بعد کمی مکث دستاش رو گذاشت رو میز و شروع کرد به حرف زدن: الماسایی که به را با سپرده بودم… تقلبی بودن ولی الان میدونم اصلش کجاست… فلشی هم که به آرکا سپره بودم برام بیاره… دقیقا پيش الماساس … ولی کنار همن… امشب جفتتون به ادرسی که میگم میرید…
بدون نگهبان یا شخص دیگهای فقط خودتون دو تا… باید عادی جلوه کنید و جوری برخورد کنید که بهتون شک نکنن…. و باید چیز دیگه که میخوام رو برام بیارید…. مکث کرد و دوباره ادامه داد: بطری شامپاین… همزمان با رایا گفتیم: چییی؟! بلایند: حرفم هنوز تموم نشده…. بطری که میخوام یه بطری عادی نیست. با همه بطریهای شامپاینی که تا الان دیدید فرق میکنه… میدونید که امشب حتما برای دزدیدن اون الماسا و گرفتن اون فلش خيليا وارد اون مهمونی میشن…. برای همین اونا رو رو بطری گذاشتن تا جلو چشمشون باشه…. مشخصاتی که از بطری بهتون میگم خووب به خاطر داشته باشید…. رنگش طلایيه و روی بطری یه مار وجود
داره…. ما در اصل همونو میخواییم… ماری که روشه کل بدنش از اون الماسها ساخته شد و…. سرش همون فلشی که میخوامه… پیدا کردنش سخت نیست… چون تنها بطری که تو اون مهمونی به این شکلهه… ولی گیر آوردنش سخته… چون تمام مدت قراره متیو اطرافش باشه … مکث کرد و یکم از آب میوهاش رو خورد و ادامه داد: حتى اگه متیو اونجا نبود هم… حواستون به اطراف باشه علاوه بر خودش نگهبانای مخفی هم تو اون مهمونی حضور دارن… شما اول باید اونارو پیدا کنید بعد از حل کردن اون مشکل بريد سراغ بطري…. رایا: من با این پسره نمیرم…. یکی دیگه رو همراهم بفرست…. بهش نگاه کردم و گفتم: اولا اسم من آركاس… دوما …