دانلود رمان رسم دلتنگی از فاطمه سالاری کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۴۵۸۰
خلاصه رمان:
رسم عجیبی دارد این دلتنگی… وقتی دلت تنگ می‌شود، حجم بزرگش مانند بغض در گلو می‌نشیند؛ مانند اشک از چشم سرازیر می‌شود و مانند دستی نامرئی، قلبت را درهم می‌فشرد. تو را چنان در دنیای شیرین خیالت اسیر می‌کند تا به خود می‌آیی می‌بینی رویت چروکیده و مویت سپید شده؛ اما این دلتنگی به قوت خود باقیست.
قسمتی از رمان رسم دلتنگی :
«دخترکی تنها با چتری قرمز ایستاده در بادی که موهای بلند و پرچینش را به بازی گرفته بود.»
از یک ساعت پیش که خودش را گوشه ی اتاق حبس کرده فقط همین یک تعبیر از عکس پشت هدیه ی تحمیلی اش به ذهنش رسید.
قبول کردن هدیه ی امیر علی آن هم از دست برادر بد عُنقش کمی برای این رابطه ی تازه پا گرفته زود بود؛
اما در آن لحظه چاره ای جز قبولی نداشت.
لحظه ای ترسید به نظرش امیرعلی برای پیشبرد این رابطه کمی عجله دارد و دلش میخواد،
همه چیز به میل و خواسته او انجام شود و این برای اویی که هنوز آمادگی خیلی چیزها را نداشت زود بود.
موبایلش را از کنارش برداشت تا از طریق پیامکی نارضایتی اش را به امیرعلی اعلام کند، کوتاه نوشت.
“چرا فکر می کنید اگر توی موقعیت های انجام شده قرارم بدین راحتتر به مقصدتون می رسید؟”
ارسال که کرد، نگرانی ای در دلش به جریان افتاد نمی توانست هیچ واکنشی از امیرعلی تصور کند.
چند دقیقه ای گذشته بود که طبق تصورش امیرعلی تماس گرفت: بله؟
– میشه حرفت رو برام معنی کنی؟
دیگر شناختش از شخصیت امیرعلی به قدری بود که بداند سلام و احوالپرسی نکردنش به این معنیست که حرفش را نپسندیده – سلام.
آرام و مظلوم زمزمه کرد تا کمی دل امیرعلی را نرم کند …
