دانلود رمان سوخته دامانم از Moon_Shine کاملا رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۲۷۸
خلاصه رمان :
سمن ۴ که با کلی عشق و محبت دو طرفه با قادر ازدواج کرده ولی خدا صلاح ندونسته تا حالا بچه دار بشه. همه بهش انگ میچسبونن که نازاست که بچه اش نمیشه. سمن دلش پر از غصه است… مخصوصا طایفه شوهرش بهش زخم زبون میزنن و آزارش میدن. تا اینکه وقتی قادر نیست، مادر شوهرش، سمن رو از خونه و کاشونه اش بیرونش میکنه، اون هم به جرم نداشتن بچه، اون هم به خاطر صلاح و مصلحت خدا…
قسمتی از رمان سوخته دامانم :
هر روز که میگذره دل نازک تر از همیشه با بادی میلرزم و با نور خورشید گرم میشم و داغ و در نهایت با دیدن جای خالی زینت اشک هام روون میشه…
یک هفته است که زینت رفته و من هر روز دل تنگ تر از قبل میشم…
مخصوصا که زینال هم شده سایه…
دقیقا مثل همون سایه غذاش رو میخوره و میره نه حالی ازم میپرسه… نه احوالی…
انگار نه انگار که زن حامله ای تو این خونه هست که تنهاست…
که احتیاج به یه هم زبون داره… که از تنهایی دق میکنه و دم نمیزنه…
و من بعد از رفتن هاش… غرق میشم تو تنهایی های خودم…
تو افسردگی های ناشی از خیانت قادر و هست بودن خودم…
امشب زینال زنگ زد و گفت که کارش تا شب طول میکشه و نصفه شب میاد… گفت چشم انتظارش نباشم…
و من دل مرده تر از همیشه بدون لب زدن به غذا…
قابلمه رو تو یخچال گذاشتم ولخ لخ کنان با همون درد پاهام از پله ها بالا رفتم…
تو این نفس نفس ها بدجوری حس مرگ رو بو می کشیدم.
حتی شادی فرزند کوچیک در بطنم هم نمیتونه لبخندی به لب هام بیاره…