دانلود رمان جایی نرو از معصومه آبی کاملا رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی، همخونه ای
تعداد صفحات : ۱۲۹۶
خلاصه رمان :
رمان جایی نرو یه پسرس که به خاطر پول دختره رو مجبور به ازدواج با خودش میکنه وخیلی تنها بود و خانوادش نمی خواستنش و خیلی ناراحت کنندس داستانش… بعد چند ماه به دختره میگه عاشقش بوده و از دختره میخواد باهاش بمونه…
قسمتی از رمان جایی نرو :
“کیانمهر” می ترسیدم از حضور تو اون خونه…
بیست و هفت سال بود آرامش و آسایش نداشتم؛ روح وروانم آسیب دیده بود از اهالی اون خونه…
ترس من فقط رفتار اونا نبود که شاید می تونستم تحملشون کنم ولی ترانه… وای اگه ترانه می فهمید…
قبولم می کرد؟ منو با این همه مشکل قبول می کرد؟ با این درد؟
جلوی آینه ایستاده بودم و به مرد ترسو وضعیف توی آینه خیره شدم.
اگه امروز من اینم، اگه تبدیل شدم به یک ترسو، تقصیر اوناست…
اون آدم ها منو یک مردِ ترسوی ضعیف بار آوردن…
ثانیه به ثانیه ی خاطرات اون خونه شده عذاب من دردِ من…
و من میترسم از اینکه کسی سر در بیاره از این زخم چرک…
میترسم از اینکه کسی بخواد دوباره دستکاریش کنه…
دستی کشیدم به کت مشکی براقم… خوشتیپ کرده بودم،
بهترین لباس هام رو پوشیده بودم ولی برای کی؟ برای کسایی که هیچ وقت چشم دیدن من رو نداشتن برای کی؟
برای کی که به من بباله؟ که قربون صدقه ی قد وبالام بره؟
حتی دختری که امشب می خواستم به اسم نامزدم معرفیش کنم ازم متنفر بود… اینو خودمم فهمیده بودم…
عجیب و غریب نبود! نگاه هاش داد میزد که دل خوشی ازم نداره…
دست لرزونم رو جلو بردم. چرا میلرزی لعنتی؟ برای چی؟
مگه چی کارت نکردن که میترسی امشب سرت بیارن؟ غیر از این بود همیشه تحقیر شدی؟