دانلود رمان طواف خورشید از ساناز زینعلی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، معمایی
تعداد صفحات: ۲۹۶
خلاصه رمان:
خورشید زن جوان نویسنده که به تازگی از همسرش جدا شده اما به خاطر مهریه و نفقه ای که شوهرش نمیپردازه باهاش درگیره. تصمیم میگیره بره سراغ سهیل که گذشته مشترکی باهم داشتن تاسهیل وکالتش رو برای مهریه به عهده بگیره اما بخاطر گذشته خجالت میکشه باهاش روبرو بشه تااینکه اتفاق تلخی براش میفته و مجبور میشه سهیل رو خبر کنه.. سهیلی که ازدواج اشتباهش رو از چشم خورشید میبینه.
قسمتی از رمان طواف خورشید :
با ورود قاضی و سایر اعضای جلسه سکوت نسبی همه جا را فرا گرفت.
اسمش خوانده شد و مجبور شد گرمای صورتش را به پستوی ذهنش بفرستد. خیالش راحت!
امشب سرگرمی جدیدی برای فکر و خیالش داشت فعلا باید حواسش را می داد به متنی که خوانده شد و به جایگاه فراخوانده شد.
سهیل با اطمینان پلک زد و گفت برود. پاهایش میلرزید و انگار به زیر جوخه ی اعدام می رود.
ایستاد پشت جایگاه و گفت: _من مرتکب قتل نشدم. وقتی رسیدم فوت شده بود. من حتی نبضشو گرفتم و خواستم با اورژانس تماس بگیرم که پلیس رسید و دستگیر شدم.
دادستان روبرویش ایستاد و پرسید: شما اون وقت شب منزل مرحوم چه کار داشتید خانم فروتن؟
لب فشرد. چند بار باید توضیح می داد؟
_غروب خودشون با من تماس گرفتن در رابطه با یه موضوع قدیمی که قرار شد با هم صلح کنیم.
_میشه برای ریاست دادگاه و حضار شرح بدید چه موضوع مشترکی داشتید با مرحوم؟
ایشون سال ها قبل با کلک و نقشه گاراژ آبا و اجدادی پدرمو که بهش ارث رسیده بود از چنگش در آورد.
صدایی از ته سالن فریاد زد: _دروغ میگه.
سر بلند نکرد ببیند کیست و قاضی که حکم سکوت داد …