رمان مخاطب مورد نظر

متن کامل رمان مخاطب مورد نظر اثر سوفی کینزلا دانلود فایل PDF (با لینک مستقیم) – ویرایش جدید و بهبود یافته + مخصوص موبایل)

شخصیت اصلی کتاب مخاطب مورد نظر، پاپی، دختر پرانرژی و هیجان‌زده‌ای است که قرار است تا چند روز آینده با مرد رویاهایش ازدواج کند. اما بعد از گم شدن حلقه‌ی نامزدی و دزدیده شدن تلفن پاپی، سلسله‌ی بدشانسی‌های غیر قابل انتظار در مدت کوتاهی تمام برنامه‌ها و زندگی این عروس دستپاچه را زیر و رو می‌کند …

پرده ای از رمان مخاطب مورد نظر

نمی‌دونم چرا اینقدر با عجله اومدم اینجا، چون لوسیندا طبق معمول دیر کرده. در اصل نمی‌دونم چرا یکی رو برای برنامه ریزی تشریفات عروسی استخدام کردیم، ولی این حرف رو به زبون نمی‌آرم، چون لوسیندا از دوست‌های خانوادگی خانواده تاویشه و هر دفعه اسمش رو می‌آرم، مگنوس فوری میگه: حسابی با هم رفیق شدین آره؟ و به نظر خیلی امیدوار می‌آد. انگار ما دو تا یه گونه نادر پانداییم و همه دلشون می‌خواد صمیمی بشیم و تولید مثل کنیم. این جوری نیست که از لوسیندا خوشم نیاد فقط یه کمی بهم استرس میده. همه‌ش برام پیام کوتاه می‌فرسته و میگه کجاست و داره چیکار می‌کنه و دائم بهم یادآوری می‌کنه چقدر برام

زحمت می‌کشه، مثلاً کلی بدبختی کشید تا بتونه دستمال سفره‌هایی رو که می‌خواستیم پیدا کنه و خیلی وقتش رو گرفته و به خاطرشون مجبور شده سه دفعه تا به انبار پارچه توی محله والتمستو بره. مشکل دیگه هم اینه که انگار درست نمی‌دونه اولویت‌هاش باید چی‌ها باشن. کلی پول خرج کرده و به متخصص فناوری اطلاعات استخدام کرده تا به سیستم سراسری پیامکی برای عروسی درست کنن که بتونه خبرهای مهم رو به مهمون‌ها برسونه و یه وبسایت هم ساخته که مهمون‌ها بتونن لباسی رو که قراره بپوشن اونجا ثبت کنن تا لباس کسی تکراری نباشه و ناراحتی پیش نیاد. اما وقتی سرگرم این کارها بود یادش رفت با اون شرکت تهیه

غذایی که می‌خواستیم تماس بگیره و چیزی نمونده بود که وقت‌هاشون پر بشه و نتونیم باهاشون قرارداد ببندیم. توى لابی هتل کلریج قرار گذاشتیم. لوسيندا عاشق لابی هتل‌هاست اصلاً هم نمی‌دونم علتش چیه صبورانه بیست دقیقه توی لابی می‌شینم و چایی کم رنگ و آبکی می‌خورم و به این فکر می‌کنم که باید پاشم برم یا نه. از فکر ملاقات با مگنوس و خانواده‌ اش حالم داره بد می‌شه، جوری که شاید لازم باشه برم سرویس بهداشتی خانم‌ها و بالا بیارم، ولی یهو لوسیندا پیداش میشه موهای مشکی پرپشتش دارن دورش پرواز می‌کنن و بوی عطر کلوین کلاین همیشگی هم فضا رو پر کرده. حداقل شش تا پوشه زیر بغلش گرفته …