سیندخت، به جای بدهی باباش به یه مرد سرد و خشن فروخته میشه که اونو به عنوان دختر خوانده خودش معرفی میکنه اما ...
عاشقانه ای ناب میان دختر تُرک و پسر بلوچ... هیرمان پسر خونسرد و جدی، یه پسر بلوچ که دل میبره از إلای.... إلای دختر مظلوم اما سر زبون داری که برخلاف مخالفت خانواده ها مالکیت هیرمان و قبول میکنه و باهاش به بلوچستان میره و اونجا میفهمه که...
گل آویز دختری است تنها و سرخورده ، پر از عقده های روانی ... دختری که از کودکی با داغ سنگین یتیم بودن بزرگ شد ... اما دل باخت به تنها مردی که به او احترام میگذاشت و تنهایی عجیب و گریه آورش را میشکست ، اما ... باز هم ازدواج اجباری داریم ... اجباری که اینبار به جای عشق و دلدادگی ختم خواهد شد به همسرکُشی...