دانلود رمان خلسه از م.ابهام کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات: ۲۰۳۹
خلاصه رمان:
“خلسه” روایتی از زیبایی عشق اول است. مارال دختر سرکش خان که در ۱۷ سالگی عاشق معراج سرد و مغرور میشود ولی او را گم میکند و سالها بعد روزی دوباره او را میبیند و …
قسمتی از رمان خلسه :
سمت عمارت رفتم از آن حس عجیب آرزوی لمس دست معراج گیج بودم.
هنوز از مکنونات قلبی ام خبردار نبودم و نمیدانستم که حادثهی عشق در شرف وقوع بود و آن پیش لرزه ها که مدتی بود قلبم را میلرزاند پیش درآمد آن حادثهی عظیم بود!
فردای آن روز تنبیه معراج تمام شد و من به بهانهی درس خواندن با مبینا به خانه شان رفتم.
جمعه بود و مدرسه نداشتیم میخواستم معراج را ببینم و کمی کنارش باشم.
فریده خانم در عمارت بود و من با مبینا و شیوا و الهه خانم در هال نشسته بودم و خبری از معراج نبود.
کتابها مقابلمان روی زمین باز بود ولی چشم من به در اتاق خشک شده بود که بالاخره در باز شد و معراج بیرون آمد.
ژاکت من دستش بود و قیافه اش کمی پریشان بود.
تاثیر گذراندن یک روز و شب در آن زیرزمین مخوف و سرد بود مسلما.
نگاهم به ژاکت بود و منتظر بودم آن را به من بدهد چون یکی دو بار آن ژاکت را تن من دیده بود و باید میدانست ژاکت من است.
ولی نگاهی به همه کرد و گفت: این ژاکت مال کیه؟ کی دیشب گذاشتش جلو پنجره؟
آنقدر بی تفاوت بود که قطعا توجهی به ژاکت وقتی تن من بود نکرده بود.
مکثی کردم نمیدانستم بگویم من بودم یا نه از طرفی میخواستم بداند نگرانش بودم و برایم مهم است،
از طرفی هم غرورم اجازه نمیداد و میخواستم قهرم را کش بدهم.
هنوز در تردید بگویم نگویم بودم …