ناول تایم
ناول تایم، دانلود رمان های پرطرفدار عاشقانه و جذاب بصورت رایگان ایرانی و خارجی جدید همراه با دانلود رایگان PDF بهترین رمان های آنلاین بدون سانسور در سایت ناول تایم.

رمان دُر از نویسنده مریم پیروند با لینک مستقیم

دانلود رمان دُر از مریم پیروند کاملا رایگان

ژانر رمان: عاشقانه

تعداد صفحات: ۲۳۷۸

خلاصه رمان: 

مامان با گریه به طرفم اومد و دستمال کاغذی رو زیر بینیش کشید و گفت: مگه نگفته راضی شده یه روز در هفته پناه‌ رو بیاریم پیش خودمون؟ خب پس چرا بابات رفت بچه‌ رو نداد بهش؟ گفت… گفت پشیمون شده زیرِ قول و قرارش زده. -بابا کجاست؟ مامان با بغض و گریه دستش رو تکون داد: زنگ زد، تو خیابون علاف مونده، میگه حالم خوب نیست حتی بیاد خونه، ببین این پسره چه بدبختی واسمون درآورده… میگم دُرسا دوباره یه زنگ بزن بهش، باش حرف بزن، ببین حرفِ حسابش چیه، واسه چی داره هر روز یه جور دورمون میده… بگو مگه خودت قول ندادی، مرد باش رو حرف بمون دیگه …

قسمتی از رمان دُر :

از صبح که بیدار شدم و با گریه های مامان و مغمومی بابا مواجه شدم تصمیم گرفتم برم خونه‌ی اردوان و اونجا سنگ هامون رو با هم وا بکنیم…

به خودم گفتم اگه قراره اوضاع دوباره اینجوری سپری بشه و اون بشه همون اردوان سابق و مامان و بابا هم توی این سن رنجور و غمگین زندگی کنن،

من حاضرم وسط جهنم بشینم و بسوزم اما این اوضاع کش پیدا نکنه.

دل به دریا زدم و لباس پوشیدم و همین که از اتاق بیرون رفتم و به مامان و بابا گفتم:

میرم محل کارش باهاش حرف بزنم. صدای زنگ خونه بلند شد.

تصویر فرهاد رو توی نمایشگر دیدم و قلبم شورش کرد.

خجالت زده خودم رو توی اتاق قایم کردم و مامان و بابا رو مقابلش گذاشتم.

روی نگاه کردن به چشماش و صورتش نداشتم.

اینکه بمونم و با لاقیدی شونه بالا بندازم و بگم “نخواستم دیگه مگه زوره”.

فرهاد تنها كس من بين هجمه های سنگین درد بود.

بین دردسرهایی که از در و دیوار روی سرم می‌بارید و مشکلاتی که تمومی نداشتن‌…

تنها رفیقم، تنها همدمم تنها کسی که همبازی خوب بچگیم بود و بعدها شد “حامیم”

با چه رویی بهش نگاه کنم و برام مهم نباشه چه دردی روی قلبش گذاشتم؟

صدای بلندش رو شنیدم که داد زد: درسا بیا بیرون من اومدم با خودت حرف بزنم چرا عمو وزن عمو رو می‌فرستی جات حرف بزنن…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
مامان با گریه به طرفم اومد و دستمال کاغذی رو زیر بینیش کشید و گفت: مگه نگفته راضی شده یه روز در هفته پناه‌ رو بیاریم پیش خودمون؟ خب پس چرا بابات رفت بچه‌ رو نداد بهش؟ گفت... گفت پشیمون شده زیرِ قول و قرارش زده. -بابا کجاست؟ مامان با بغض و گریه دستش رو تکون داد: زنگ زد، تو خیابون علاف مونده، میگه حالم خوب نیست حتی بیاد خونه، ببین این پسره چه بدبختی واسمون درآورده... میگم دُرسا دوباره یه زنگ بزن بهش، باش حرف بزن، ببین حرفِ حسابش چیه، واسه چی داره هر روز یه جور دورمون میده... بگو مگه خودت قول ندادی، مرد باش رو حرف بمون دیگه ...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: دُر
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: مریم پیروند
  • تعداد صفحات: ۲۳۷۸
  • حجم: ۸/۱ مگابایت
خرید کتاب
27,100 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • برچسب ها:
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

ورود کاربران

درباره سایت
ناول تایم، دانلود رمان های پرطرفدار عاشقانه و جذاب بصورت رایگان ایرانی و خارجی جدید همراه با دانلود رایگان PDF بهترین رمان های آنلاین بدون سانسور در سایت ناول تایم.
آخرین نظرات
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ناول تایم " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.