دانلود رمان زلاتا از گیسو خزان کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، معمایی
تعداد صفحات: 3279
خلاصه رمان:
داستان درباره پسریه که با هدف دزدی وارد یه عمارت سوخته می شه ولی تو زیر زمین اونجا به جای گنج یه دختر پیدا می کنه و یادش میاد که قبلا اون و یه جایی دیده! برای همین تصمیم می گیره..
قسمتی از رمان زلاتا:
باید روح و روانی که هنوز توی بچگی گیر کرده بود هم می سنجیدم و با توجه به اون پیش می رفتم
رفتار دیروز غیر ارادی بود ولی.. فعلاً تا همونجا بس بود براش تا با این مسائل آشنا بشه
اگه زیادی غرقش میکردم توی این کارها اگه با چیزای دیگه که آشناش می کردم ممکن بود وقتایی که خونه نیستم..
به قصد تقلید کارای من به خودش آسیب برسونه.
حالا که دیگه به خودم اعتراف کرده بودم طلا برای منه و
من هیچ رقمه از دستش نمیدم
پس یه کم بیشتر صبر کردن و دندون روی جیگر گذاشتن به جایی برنمی خورد.
با همین فکر سریع بلند شدم و طلا که هنوز چسبیده به من غرق خواب بود و قصد بیدار شدن نداشت بلند کردم و راه افتادم سمت اتاق….
با فاصله نیم متری ازش خوابیدن و تحمل کردن اون نیمچه فاصله.. خیلی بهتر از این بود که تا صبح این شکلی….
کیسه های خرید و گذاشتم رو پیشخون و رو به معین که
کرد …