دانلود رمان کانی (جلد اول) از حدیث نادی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۳۸۹
خلاصه رمان:
در مورد دختری بنام کانی، دختری مهربون وخوش قلب، که بعنوان خون بس وارد زندگیه اربابی جوان و سنگدل میشه، اربابی ک از تمام زن هامتنفره… با ما همرا باشین تا ببینیم کانی قصه ما چطور با این ارباب سنگدل کنار میاد؟؟
قسمتی از رمان کانی :
“کانی” هنوزم نمی‌تونم باور کنم این اتفاق افتاده، نه تنها من تو شکم همه انگار تو شکن.
خونه شده عین ماتم کده ها.
بعد از اینکه هوش اومدم فهمیدم مامانم اینا هم فهمیدن،
رز برامون تعریف کرد ک حسام و علی سر فاطی دعواشون شده وقتی رفته بودن همو ببینن، حسام انگار مچشونو گرفته بود.
با علی کتک کاریشون میشه، مانی میره سواشون کنه حسامو هول میده،
که اونم پاش میره تو یه چاله کوچیکو وقتی پرت میشه رو زمین سرش محکم با سنگ اصابت می‌کنه.
بخاطر شدت ضربه همونجا درجا تموم می‌کنه.
مانی رز و فاطی رو می‌فرسته خونه تا کسی متوجه اونا نشه و حرف و سخنی براشون درست نشه، دیگه از بعدش خبر نداشتن ک چیشد.
ولی بابا وقتی میره دنبال مانی متوجه میشه مانی خودش خودشو لو داده و به ارباب گفته.
به ما گفت فقط مانی رو تو انباری زندونی کردن،
ولی وقتی واسه عمه یواشکی توضیح می‌داد شنیدم که گفت انقدر مانی رو زدن صورتش معلوم نبوده.
وقتی داشتن می‌بردنش تو انبار از دور دیده بود و نزاشته بودن بره جلو.
وقتی شینیدم انگار جیگرمو تیکه تیکه کردن.
الهی بمیرم واسه داداشیم، الان معلوم نیست توچه وضعی و چقدر درد می‌کشه.
قرار فردا بابا باز بره خونه ارباب، مامان هم لج کرده باهاش بره. هر کاری کرد حریفش نشد.
هیچ کس حال خوشی نداره، بابا که از خونه زد بیرون تا کسی متوجه غم و غصش نشه …
