دانلود رمان زخمی سنت از هاله نژاد صاحبی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات: ۱۰۵۶
خلاصه رمان:
پشت در اتاق نشست و زانوهایش را در آغوش گرفت. به حدی سرگیجه داشت که گمان میکرد کره زمین از جو خارج شده و دیگر چیزی به نام جاذبه وجود ندارد. پلک های خشک و خسته اش را روی هم فشرد و سرش را به در چوبی اتاقش تکیه داد. تن همیشه سردش، از همیشه سردتر بود و معده گرسنهاش شدیدا می سوخت. اما ذرهای برایش اهمیت نداشت. آنقدر در این مدت درد روحی کشیده بود که دیگر درد جسم، برایش شوخی بیش نبود …
قسمتی از رمان زخمی سنت :
گلاب را روی سنگ قبر ریخت و با دست مشغول شستشوی سنگ سردش شد.
سپس دست سرد و لرزانش را روی نام حک شده گذاشت و آرام لب زد: سلام مرد مهربون من… سلام ميثاقم.
اشک هایش پشت سر هم روی گونه هایش چکیدند.
_پری بی معرفتت اومده… اما اینبار برای خداحافظی…
خم شد و روی نامش را بوسه زد.
_میگن اونایی که میرن پیش خدا دلشون پیش عزیزاشون میمونه و حواسشون بهشون هست.
میگن جسمشون زیر خاکه اما روحشون پیش خانواده…
مکثی کرد و با هق هق ادامه داد: اگه حواست بهم هست میخوام بگم شرمندتم مرد مهربونم…
اگه حواست بهم هست میخوام بگم ببخشید شوهرم، پری بی معرفتت و حلال کن.
بی توجه به خاکی شدن چادر مشکی اش روی سنگ قبر جنین وار دراز کشید و در خودش جمع شد.
میگه صوریه و نهایت چند هفته طول میکشه، اما من از ثانیه به ثانیه ی این چند هفته متنفرم …
از اسمی که متعلق به پریچهره اما میاد توی شناسنامه من… از اسمی که متعلق به توعه اما میره توی شناسنامه اون…
هر هرچیزی که منو به غیر تو وصل کنه….
از واژه النکاح و سنتی… از همشون نفرت دارم میثاق!
اما چه کنم که روی پیشونیم نوشته بدبخت! نوشته سیاه بخت پری سیاه بختت مجبوره…