ناول تایم
ناول تایم، دانلود رمان های پرطرفدار عاشقانه و جذاب بصورت رایگان ایرانی و خارجی جدید همراه با دانلود رایگان PDF بهترین رمان های آنلاین بدون سانسور در سایت ناول تایم.

رمان میرا از نویسنده زهرا با لینک مستقیم

دانلود رمان میرا از نویسنده زهرا کاملا رایگان

ژانر رمان: عاشقانه، طنز

تعداد صفحات: 3548

رمان میرا

خلاصه رمان: “اسم طرف رو تریلی نمی کشه” قطعا اینو شنیدید ،داریوشِ سلطانی؛اسمشو تریلی نمی کشید حقیقتا اما من چی کار کردم؟ اوه صبر کنید….این تمومِ فاجعه نیست”جلویِ قاضی و ملق بازی؟ من،آمینِ رزاقی؛جلویِ داریوش سلطانی،قاضیِ معروف شهر نه تنها ملق می زدم، بلکه چنان لنگم به هواهایی جلوش اجرا کردم که بند و بساطِ چهل سالشو؛راهی تعمیرگاه کردم. اونقدری خواستمش که تو بچگیم بهش گفتم “میخوام عروست بشم” اگه اون مرد معنایِ “نظم و آرامش” “جذابیت” “بزرگ سایز بودن” “مردونگیه” من معنی “فاجعهِ قرن” “سلیطگیِ تمام عیار” “دیوانگی” “دلبری” بودم.

قسمتی از رمان میرا :

محو دلبری های او بودیم که ابتدا صداي یا “الله” گفتن مردانه ای بلند شد و وقتی سر چرخاندم ابتدا اندام تناوری به چشمم خورد و بلند کرد چشمان گرم و آشنایش. احساس کردم زلزله ای در مرکز قلبم رخ داد وقتی او لبخندِ زیبایش را زد و با احترام به بابا گفت خیلی خوشحالم از زیارتتون جناب رزاقی. همان لبخند، همان نگاه بود. فقط جا افتاده تر شده بود. محو او بودم که دستی به سینه اش کشید و با شرمساری لبخندی زد و امید خواند اومدی از پشت ابرا از تو قصه و کتابها. قلبم یکی در میان میکوبید و گوش هایم سنگین شده بود بلند کرد و وقتی چشمش به من خورد، لحظه ای اخم کرد و بعد با لبخند گفت: – آمین کوچولو درسته؟ و من مردم براي خش صدايش.

” با همون نگاه اول واسه دردام چاره “دیدم. شاید دنیا قدر یک دقیقه از کار افتاد و من روح از تنم جدا شد وقتی او با آن جذابیت تمام نشدنی اش، در آن کت و شلوار کرم رنگش که اندام درشت مردانه اش را قاب گرفته بود، به من خیره شد و لبخند زد. من ماتش شدم ، فقط سر تکان دادم که بابا با خوشحالی بی اندازه ای به آقاجون گفت – آقاجون ایشون آقای داریوش سلطانی آن همونی که همیشه تعریفشونو .کردم همونی که کمکمون کردن و او فقط لبخند زد و گفت: نزنید این حرفو، هر کاری کردم وظیفه بود. و من خیره در چشمان مردی که بت و قهرمانم بود به جای خون اکلیل پمپاژ کردم… داریوش سلطانی، قهرمان من، الگوی من و شاید عشق کودکی ام اینجا بود.

عشق کودکی هایم در چهل و چند سالگی چنان جذاب و خیره کننده شده بود که من حتی نمی توانستم قدر پلک زدنی از او چشم بگیرم. موهای سیاه و سپیدش از نظر من او را مردانه تر کرده بود. تا آنجایی که به یاد دارم در جوانی هم درشت اندام بود، اما حال شانه هایش پهن تر شده بود و کت شلوارش چنان در تنش نشسته بود که در دل آرزو کردم ای کاش جای کتش بودم. کجام در آورد. خداوندا، این مزخرفات را از کجایم در آوردم؟ آخر کت؟؟؟ هیچ وقت عاقل نبودم کت چیست آخر، باید از خدا می عاقل نمودم کن جست لعرسان خواستم شلوار تنش باشم در اینصورت دسترسی بهتری به اماکن بهتری داشتم. وقتی با صدا خندید و گفت ” سپهر غلام شماست نگاه از اسطوره زندگی ام گرفتم و به سمت امیر علی که کنار من موقر و آرام نشسته بود خم شدم.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب

“اسم طرف رو تریلی نمی کشه” قطعا اینو شنیدید ،داریوشِ سلطانی؛اسمشو تریلی نمی کشید حقیقتا اما من چی کار کردم؟ اوه صبر کنید....این تمومِ فاجعه نیست"جلویِ قاضی و ملق بازی؟ من،آمینِ رزاقی؛جلویِ داریوش سلطانی،قاضیِ معروف شهر نه تنها ملق می زدم، بلکه چنان لنگم به هواهایی جلوش اجرا کردم که بند و بساطِ چهل سالشو؛راهی تعمیرگاه کردم. اونقدری خواستمش که تو بچگیم بهش گفتم “میخوام عروست بشم” اگه اون مرد معنایِ “نظم و آرامش” “جذابیت” “بزرگ سایز بودن” “مردونگیه” من معنی “فاجعهِ قرن” “سلیطگیِ تمام عیار” “دیوانگی” “دلبری” بودم.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: میرا
  • ژانر: عاشقانه، طنز
  • نویسنده: زهرا
  • تعداد صفحات: 3548
  • حجم: 14.68 مگابایت
خرید کتاب
40,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • برچسب ها:
  • admin
  • 2,432 بازدید
  • 40,000 تومان
  • دیدگاه‌ها برای دانلود رمان میرا از نویسنده زهرا رمان رایگان بسته هستند
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
ارسال نظرات برای این مطلب بسته شده است !
ورود کاربران

درباره سایت
ناول تایم، دانلود رمان های پرطرفدار عاشقانه و جذاب بصورت رایگان ایرانی و خارجی جدید همراه با دانلود رایگان PDF بهترین رمان های آنلاین بدون سانسور در سایت ناول تایم.
آخرین نظرات
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ناول تایم " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.