دانلود رمان یکاگیر از فاطمه محمودی کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، معمایی
تعداد صفحات: 1808
خلاصه رمان:
ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا، تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه. این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجهاش رو جلب میکنه؛ طوری که وقتی اونو چند روز بعد کنار خیابون میبینه سوارش میکنه و استارت آشناییش با هاتف زده میشه. اما این آشنایی فقط تا زمانی که..
قسمتی از رمان یکاگیر :
کاش در خانه اش بود و میتوانست آرامش را با
دود کردن یک نخ از آن سیگارهای بهشتی پیدا
کند! کاش برای قسط خانه و ماشین نیاز به پول
نداشت تا مجبور شود فضای گند بیمارستان و
کسانی که قضاوتش میکنند تحمل کند.
میانه ی راه با دیدن استاد شهسوار که با رزیدنت ها
صحبت میکند راهش را کج کرده و وارد آسانسور میشود.
چرا مردها فکر میکنند میتوانند ناجی باشند؟ چه کسی اولین بار به آنها
گفته است که زنها عاشق این هستند که در
زندگیشان تجسس کنند و تلاش بیهوده برای حل مشکلات آنها داشته باشند؟
بی اختیار دستش روی دکمه ی طبقه ی دوم فشرده میشود. میخواهد آن جان سخت را بار دیگر ببیند.
اولین باری بود که حس میکرد یک مریض تمام لحظات جراحی را برای زنده ماندن تلاش میکرد…
انگار بدنش عهدی داشت که زنده بماند و زندگی کند! بخش کودکان را رد میکند و با رسیدن به بخش جراحی مردان، راهش را کج میکند.
و مقابل بخش مراقبت های ویژه میایستد. انگشتش را روی صفحه ی کنار در میگذارد و درهای برقی از یکدیگر فاصله میگیرند.
در آرامش و سکو ِت سیسییو قدم برمیدارد تا به آخرین تخت برسد. هنوز که خون به رگش تزریق میشود.
و این نشان میدهد کاملا به حالت نرمال برنگشته است. نگاه ارمغان روی دم و دستگاه
بالای سرش میچرخد و چشمی علائم حیاتی او را از نظر میگذارند.