دانلود رمان آغوش خالی از زهرا قلنده کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: 3633
خلاصه رمان:
مینو…. با سر و صداهایی که یهو اومد برگشتم عقب.خودش بود…. بالاخره افتخار داد و اومد بیرون. دخترایی که تا الان برای دیدنش صبر کرده بودن هجوم بردن سمت ماشینش و اخمام رفت تو هم!احمقانه بود….پوزخندی به خودم زدم….
من خودمم واسه همین اینجام دیگه! عکس و امضا گرفتن از اقای شمس. بعده نیم ساعت بالاخره یکم دور ماشینش خلوت شد و اروم رفتم سمتش.
قسمتی از رمان آغوش خالی:
اسپاگتیم رسید و با اشتها مشغول شدم.
من به سپهر قولی نداده بودم که حالا اینجوری
خودشو مالک من میدونست.
من بار ها بهش گفتم اهل رابطه نیستم و همین جوری
دوست بمونیم. خودش اصرار به این رابطه داشت و
منم واقعا خودمو در برابرش مسئول نمیدونستم!
یه ساعتی با بچه ها چرت و پرت گفتیم و هوا داشت
تاریک میشد که عزم رفتم کردیم.
سپهر رسوندم خونه و رفت.
کلید انداختم و رفتم تو که مامان صدام زد: مینو؟
تویی؟ بله مامان جان.
وارد سالن شدم. جلو تی وی نشسته بود و مثل همیشه سرگرم سریال ترکی بود.
شام نداریم؟
حالا یکی نیست بگه تازه تو کافه اون همه لمبوندی!
مامان جواب داد: نه خالت زنگ زد گفت شام میگیره میاد.
مریمم میاد؟ میشه نیاد؟
لبخندی زدم و رفتم تو اتاقم.
مریم دختر خالم بود و بهترین دوست بچگیم. دو سال ازم بزرگ تر بود و از خواهر نداشتم بهم نزدیک تر!
مامانم بعده مرگ بابا داغون شد….
تازه چند ماه بود قرصاشو قطع کرده بود و جلسات
مشاورش از روزانه و هفتگی به ماهی دو سه بار رسیده بود.
اونقد عاشق هم بودن که حس میکنم هیچ وقت دیگه
امکان نداره مردی پیدا بشه که در این حد دختری رو دوس داشته باشه!
لبخند تلخی زدم…. شاید واسه همینه نمیتونم به کسی نگاه کنم. عشقش به مامانم هیچی….
ولی کی میتونه منو اندازه ی بابام دوس داشته باشه؟