دانلود رمان از این همه جا از تکین حمزه لو کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات: ۳۳۱
خلاصه رمان:
اتوبان مثل ماری سرد و تاریک به ناکجا آباد میرفت. باد سرد اواخر زمستان گاهی تکانی به ماشین میداد اما سرعت پژوی سیاه آنقدر زیاد بود که در مقابل باد سر خم نکند. جای تعجب داشت اتوبان که همیشه حتی در آن ساعت شلوغ بود آن شب خلوت بود و جز تک و توک ماشین هایی که شاید از مهمانی به خانه بر میگشتند خبری نبود اما راننده پژو شاید به عادت همیشه در خطوط خالی و خلوت لایی میکشید. همراهش سر خوش و هیجانزده بیآنکه از دیوانه بازیهای دوستش بترسد همراهی اش میکرد …
قسمتی از رمان از این همه جا :
در بوئینگ بزرگ همهمه ای ایجاد شده بود که از نظر مهمانداران عادی بود، هواپیما پس از پروازی طولانی سرانجام به مقصد رسیده بود.
همه عجله داشتند کابین های بالای سرشان را زودتر خالی کنند و در صف خروجی قرار بگیرند، همه غیر از یک نفر…
تنها آرش بود که با شنیدن صدای مهماندار که اعلام میکرد در آسمان ایران هستند و مدتی بعد در فرودگاه مهرآباد فرود میآیند نه تنها همراه بقیه دست نزد بلکه غم دنیا روی سرش خالی شد.
به محض اینکه بلیتش را گرفته بود به خانه زنگ زده بود اما کسی خانه نبود.
موبایل شایان و خسرو هم هر دو خاموش بود با اینکه هر چند ساعت یک بار زنگ زده بود، اما نتیجه ای نگرفته و عصبی و ناراحت به خانه مادربزرگش زنگ زده بود.
با اینکه مامان گلی گفته بود حال پدرش خیلی بهتر شده و مادر و شایان بالای سرش هستند اما او باور نکرده بود.
اگر حال پدرش بهتر شده بود مادرش فوراً با او تماس میگرفت تا پسرش را از نگرانی بیرون بیاورد …